چهارشنبه، آذر ۲۷، ۱۳۸۷

مورد تبعیض‌ام، چون کردم و مستقل


دبیرخانه سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان

نامه کبودوند به وجدان‌های عمومی

مورد تبعیض‌ام، چون کردم و مستقل

چندماه پیش در جریان اعلام محکومیت حبس من، یکی از وکلا در گفتگو با صدای دویچه‌له آلمان گفته بود {نمی‌دانم چرا.... کبودوند این همه بدشانسی می‌آورد. او واقعا بی‌گناه است ولی نه در داخل کشور و نه در روزنامه‌های داخلی هیچ‌گونه نامی از ایشان برده نمیشود... او مورد ظلم واقع شده...} از این وکیل محترم تشکر می‌کنم ولی خود ایشان که در برخی از روزنامه‌های نزدیک به اصلا‌ح‌طلبان حکومتی قلم زنی می‌کند، در جریان دادگاهی حاضر نشده و پس از آن دفاع ننمود و حتی در تهیه دفاعیه نیز هیچ‌گونه کمکی به ما نکرد. اما در مورد تحریم، بایکوت من به عنوان عضوی از جامعه سرکوب شده کرد و فردی مستقل، مواردی بر شرح ذیل قابل ذکر است:

اول اینکه: در حال حاضر سامانه مبتنی بر آپارتاید سیاسی- قضایی و رسانه‌ای- خبری در کشور حکمفرمایی می‌کند که ملیت‌های حاشیه ایرانی، اقلیت‌های ملی، مذهبی، اقوام، هویت‌طلبان، ناراضیان و مخالفان سیاسی و منتقدان جدی حکومت در شمولیت این آپارتاید چندجانبه قرار دارند.

دوم اینکه: مردم کرد در ایران به عنوان یک ملیت در حاشیه قرار گرفته به دلیل مبارزات و فعالیت‌های سیاسی و مدنی ده‌هاسال است به طور وسیعی در زیر تیغ آپارتاید حاکم قرار دارند. هویت جویان‌، حق‌طلبان، آزادی خواهان و فعالان سیاسی و مدنی کرد، عموماً با چماق تجزیه‌طلبی مورد سرکوبی قرار می‌گیرند، به طور گریزناپذیری قربانی محوری سامانه آپارتاید چندجانبه موجوداند.

سوم اینکه: جمعیت‌ها و مجامع نزدیک به حاکمیت به نام دفاع از مردم و یا اصناف، قشر خاصی و یا زندانیان، فعالیت‌هایی دارند که به برکت رانت‌های سیاسی، تبلیغی و رسانه‌ای حکومت و پیرامونی‌هایش موقعیتی یافته‌اند، اما این جمعیت‌ها به جای دفاع از ستمدیدگان و زندانیان مدنی و سیاسی بی‌گناه، گاه مراسم‌های تشویق و تقدیر از زندانبانان برپا می‌دارند و البته با پیروی از آموزه‌ها، روش‌ها و سیاست‌های تبعیض‌آمیز حاکمیت تنظیم رفتارهایشان برمبنای «خودی» و «غیرخودی» بودن کمک‌جویان و افرادی که آنها ادعای دفاع از آنها را دارند پنهان‌پذیر نیست، رفتار تبعیض‌آمیز اینگونه گروه‌ها در قبال زندانیان، فعالان سیاسی و مدنی و حقوق بشری و سکوت آنها در مواجه با نقض حقوق بشر در اساسی ترین موارد، ترجمان ماهیت واقعی جمعیت‌های احتمالاً حکومت ساخته است.

چهارم اینکه دفاع از حقوق بشر برمبنای این ایده که «نقض گسترده حقوق بشر و شکنجه و حبس و اعدام هزاران بیگناه در «آمار» است و نقض حقوق بشر یک فرد «تراژدی»‌است» چشم‌اندازی نگران کننده و ناامیدکننده از وضعیت حقوق بشر در جهان ارائه می‌دهد. مواضع برخی نهادهای منطقه‌ای و بین‌المللی از جمله اتحادیه اروپا که در قبال احضار به دادگاه یک یا برخی افراد واکنش نشان می‌دهند و اما در قبال نقض فاحش حقوق بسیاری دیگر از افراد، سکوت می‌کنند، تداعی‌گر حکمفرمایی ایده مذکور بر جنبش‌های جهانی و اوضاع حقوق بشر در دنیا است.

ششم اینکه: کوشندگان مستقل مدنی و سیاسی و حقوق بشری به دلیل استقلال فکری و عملی‌شان توسط منفعلان و عافیت‌طلبان و آنهایی که از دور دستی بر آتش دارند به اتهام‌های ناروا و بی‌پایه و اساس متهم می گردند، که اینگونه اتهام زدن‌ها اقدامی ستمکارانه و نقض حقوق بشر است که در راستای ضربه‌زدن به حقوق بشر انجام می‌پذیرد.

سرانجام اینکه اخیراً شنیده شده برخی از به اصطلاح منتقدان و مخالفان حکومت در اتهام‌زنی گوی سبقت را از دستگا‌ه‌های امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی ربوده و مرا به جدایی‌طلبی متهم کرده‌اند و در اینجا لازم به بیان است که هرگاه دستگاه‌های زورمدار اطلاعاتی و امنیتی به مدارکی دال بر تجزیه طلب بودن من دست می‌یافتند به طور قطع از آن در جهت توجیه محکومیتم استفاده می‌کردند ولی گویا همین دستگاه زورمدار از اتهام زنندگان اخیرالذکر که متاسفانه با الفبای حقوق بشر و دموکراسی نیز بیگانه‌اند منصف‌تر بوده است. حکم محکومیت من که از سوی وزارت اطلاعات صادر و به امضای دستگاهی موسوم به دادگاه انقلاب رسیده، شامل 10 سال حبس برای تشکیل و اداره جمعیت سازمان حقوق بشر کردستان، یک سال حبس جهت تبلیغ علیه نظام از طریق گفت‌وگو با رسانه‌های خارجی مخالف، و در حکمی دیگر 6 ماه حبس برای تشویش اذهان عمومی از طریق هفته‌نامه «پیام مردم» مجموعاً یازده‌ و نیم سال می‌باشد.

البته این احکام وجاهت حقوقی و قانونی ندارند و من حقیقتاً هیچ‌گونه جرمی مرتکب نشده‌ام، چنانکه اگر من در یک دادگاه صالح و مستقل علنی یا منصف محاکمه می‌گردیدم نه تنها حتی برای یک روز هم محکوم به حبس نمی‌شدم، بلکه برعکس کسانی که مرا زندانی کرده‌اند به جای من محکوم به زندان می‌گردیدند. اما از آنجا که من کرد هستم، کردی که معتقد است که باید به سوءاستفاده حاکمیت از جهل و فقر مردمان پایان دهد، کردی که بر این باور است که باید حقوق خود را شناخت و از آن دفاع کرد، خطرناک معرفی شده‌ام و مستوجب مجازاتی ظالمانه و مورد تبعیض‌ام، چون کردم و مستقل، و این امروز شاید وجدانهای خفته و خفتگان را بیدار نمی‌کند اما دور نیست بیداری وجدان‌های عمومی.

تهران-زندان اوین: 29مهر 1387/ 20 اکتبر 2008


محمدصديق كبودوند
رئيس سازمان دفاع از حقوق بشر كردستان

Bookmark and Share

یکشنبه، آذر ۱۷، ۱۳۸۷

60 سال منشور حقوق‌بشر 30 ماده‌ منشور و زیرپا نهاده‌ شدن‌ همه‌ مواد آن طی 30 سال حکومت اسلامی ایران

روز دهم دسامبر سال 2008 میلادی، منشور حقوق بشر سازمان ملل متحد، شصتمین سال از عمر پر ثمر خود را پشت سر خواهدگذاشت. به‌ همین مناسبت، سازمان ملل متحد، سال 2008 میلادی را سال کمپین حقوق بشر اعلام نمود.
در طی 30 سال گذشته‌ حکومت ایران که‌ خود یکی از امضاکنندگان این منشوربوده است، کلیه‌ مواد مندرجه‌ (30 ماده‌)، در منشور حقوق بشر را زیرپا گذاشته‌ و از مصادیق اصلی شکنجه‌، اعدام، تبعیض، تجاوز به‌ حریم خصوصی شهروندان، آپارتاید جنسی، مذهبی و نژادی بوده‌ و میباشد.
در خلال 30 سال گذشته‌ بارها حکومت اسلامی ایران بخاطر زیرپا نهادن ابتدایی‌ترین حقوق شهروندی، از طرف محافل و سازمانهای بین‌المللی حقوق‌بشر محکوم گردیده‌‌ است. موارد نقض شدید حقوق بشر از اعدام ،شکنجه‌ و زندانهای طویل المدت برای نزدیک به‌ 600 تن از زندانیان سیاسی مندرج، از طرف مراجع معتبر باعث شده‌ است که‌ موارد آزادی بیان، آزادی نشر اطلاعات، آزادی انتخاب مکان زندگی، پوشش و …در ایران تحت الشعاع قرار گرفته‌ و از اولویت فعالیتهای فعالین خارج شود. در نتیجه‌ توجه‌ سازمانهای حقوق‌بشر را تنها منعطف به‌ تلاش برای نجات جان اعدامیها در زندانهای قرون وسطایی توام با وحشیانه‌ترین ابزار و شیوه‌های شکنجه‌ برای آزادیخواهان، فعالین سیاسی، روزنامه‌ نگاران و صاحبان وبلاگها کرده‌ است.

توقف اعدام
در روز بیستم نوامبر، نمایندگان کشورهای مختلف جهان در سازمان ملل با اکثریت آرا، قطعنامه‌ای را برای لغو ‏مجازات اعدام در کميته سوم مجمع عمومی سازمان ملل تصويب کردند. هرچند این مصوبات در کشورهایی مانند ایران دارای ضمانت اجرایی نمی باشند ولی ایران بمثابه‌ یکی از اعضای ملل متحد، ملزم به‌ اجرای مصوبات این ارگان می باشد. علاوه‌ بر این ایران در سال 2006 میلادی، با ارائه نامزدی خود در انتخابات شورای حقوق بشر متعهد شده است تا “بالاترین سطح استانداردها را در ارتقاء و حمایت از مقوله حقوق بشر حفظ کند”. همچنین نمایندگان حکومت اسلامی ایران تأکید می‌کنند که “تلاش هایی را به طور مستمر در زمینه حفظ شئونات انسانی، ارتقاء و حمایت از مقوله حقوق بشر و آزادی‌های اصلی انجام داده‌ و خواهند داد." بر خلاف این ادعاها زندانهای مخوف در ایران مملو از انسانهایی هستند که‌ در جهت برقراری دمکراسی، برابری حقوق انسانها و آزادیهای مدنی و اجتماعی فارغ از رنگ، جنس، نژاد، زبان و مذهب، تحت وحشیانه‌ترین شکنجه‌های روحی و جسمی به‌ سر میبرند. هنوز حکم اعدام و احکام غیر انسانی قصاص مثل سنگسار و بریدن دست و پا، در ایران اجرا می‌شود. علیرغم آنکه‌ دستگاه قضایی ایران وادار به‌ قبول "رسمی" لغو اعدام جوانان زیر 18 سال شده‌ است، کماکان نوجوانان و نوباوگان ایرانی به طناب دار آویخته می‌شوند.

روز چهارشنبه 26 نوامبر، ده نفر را در يک اعدام دسته‌ جمعی در زندان اوين ‏تهران به دار آويختند. اعدام‌های چهارشنبه، تعداد اعدام‌های ثبت شده از سوی سازمان عفو بين الملل در ‏سال 2008 را به 296 نفر رسانده است. ‏
يکی از به‌دار آويخته شدگان، فاطمه حقيقت‌پژوه نام دارد که به جرم قتل شوهر صيغه‌ای خود به ‏مجازات قصاص محکوم گردیده‌ بود، اما اجرای اين حکم به دنبال تجديدنظر دادگاه ديوانعالی کشور با وقفه روبرو شده بود. ‏دادگاه تجدید نظر، ادعاهای متهمه‌ را مبنی بر تلاش در جهت بازداشتن همسر معتادش از تجاوز به دختر نوجوان (14 ساله) وی که حاصل ازداوج قبلی‌اش بوده، رد کرده بود. ‏ظاهرا مقتول پیشتر به فاطمه گفته بود که‌ دختر او را در قمار باخته است. بنا بر قوانین حقوقی در ایران قانونن 48 ساعت قبل از اجرای حکم بایستی وکيل فاطمه را در جريان امر قرار میدادند، که‌ این امر محقق نگردید. ‏
فرزاد کمانگر، معلم کردستانی به جرم “محاربه” با خدا، به مجازات مرگ محکوم شده‌ است. اما ‏اجرای حکم در ماه‌ ژوئيه سال 2008 میلادی به حالت تعليق درآمد. اين اتهام معمولن در صورت قیام مسلحانه به يک فرد ‏وارد می شود. دادگاه بدوی بعد از تحمل شکنجه‌های فراوان از طرف فرزاد در زندان‌های مختلف، به طرز کاملن ‏ناعادلانه‌ای برگزار شد. خارج کردن او از بندش در 25 نوامبر، بر نگرانی‌های مردم در جهت اجرای حکم اعدام برای فرزاد کمانگر دامن زده‌ است.
وکيل فرزاد اظهار نموده‌ است که‌ پرونده موکلش از سوی ديوانعالی کشور تحت بازنگری بوده‌ و در چنين شرايطی ‏امکان اجرای حکم وجود ندارد، اما فعالان حقوق بشر از جمله‌ سازمان حقوق‌بشر کردستان به‌ خاطر نبودن هیچ نوع اطلاع‌رسانی از جانب رژیم که‌ در مورد فاطمه‌ حقیقت‌پژوه‌ هم صدق میکرد همچنان نگرانند، که‌ ممکن است او را هر آن اعدام کنند. ‏
در کردستان بجز فرزاد کمانگر 8 تن دیگر از خبرنگاران و فعالان مدنی زیر حکم اعدام به‌ سر میبرند و هیچ نشانه‌ای از تغییرات در احکام آنان موجود نمیباشد. خطر اعدام مثل بختک بر سر فعالان کرد دور می‌زند. جمهوری اسلامی با احکام اعدام و زندانهای طویل‌المدت برای محمد صدیق کبودوند، یاسر گلی، مریم بایزیدی، و مسعود کردپور در کردستان، یوسف عزیزی بنی طرف در خوزستان و دهها فعال مدنی و هویت طلب خوزستانی، ترک و کرد و بلوچ، فعال کارگری و دانشجویی و مبارزان تساوی حقوق زنان، سعی در خاموش کردن کلیه‌ صداهای اعتراضی که،‌ به‌ خفقان حاکم، معترض میباشند را دارد.

اعدامهای یکشبه‌ در خوزستان و اعدام یعقوب مهرنهاد و عبدالناصر طاهری‌صدر، فعالان مدنی بلوچ در سالی که‌ گذشت تایید دیگری بر این واقعییت است که‌ در مورد قربانیان، غیر مرکزی وغیر خودی، نه‌ تنها جمهوری اسلامی و محاکم بزه‌کارش با استانداردهای مختلفی به‌ اجرای “عدالت” می‌پردازند، بلکه‌ محافل دفاع از حقوق بشر داخلی نیز استانداردهای متفاوتی از حقوق‌بشر را در فعالیتهایشان بکار می‌گیرند. اغماض در مقابل زیرپاگذاشتن حقوق‌بشر در ایران، دست حکومت را در سرکوب مخالفین بازتر خواهد گذاشت.

“احترام و عدالت برای همگان”، “میثاق حقوق بشر متعلق به‌ همگان است”
هرچقدرعرصه‌ انتشار و اعتراض به‌ پایمال کردن حقوق بشر در ایران وسیع‌تر باشد امکان عقب‌نشینی دستگاه قضایی را بیشتر می‌کند. سکوت در مقابل محاکمه‌ فعالین مدنی، فعالین حقوق زنان، وکلای زندانیان سیاسی و روزنامه‌نگاران بهر دلیلی جمهوری اسلامی را در اعمـال جنایتهای بیشتر، بی پرواتر خواهد نمود.
تجربه‌ نشان داده‌ است طی 30 سال گذشته‌ مردم ایران توانسته‌اند با اعتراضات پیگیر خود، رژیم حاکم را در موارد بسیاری به‌ عقب‌نشینی وادار نمایند. از جمله، عقب‌نشینی در مورد اجرای حکم سنگسار، اعدام جوانان زیر 18 سال، لغو حکم اعدام هاشم آغاجري، آزاد کردن اکبر گنجی از زندان ونمونه‌های ریز و درشت دیگر…
همکاری و همصدایی در این اعتراضات، جلب حمایت و همکاری مراکز و موسسات حقوق‌بشر در سطح داخلی و بین‌المللی ویژگی مشترک همه‌ این فعالیتها بوده‌ است.
بنا برگزارشات متعدد سازمان ملل، و همچنین طبق آخرین گزارش آن که‌ از طرف کمیته‌ سوم حقوق‌بشر سازمان ملل در هفته‌ گذشته‌ به‌ تصویب رسید‌، نشان از آن دارد که‌ ایران بشدت ناقض حقوق‌بشر می باشد. قطعنامه‌ اخیر، بار دیگر ایران را بخاطر زیرپاگذاشتن حقوق بشر، دررابطه‌ با زنان، سرکوب آزادیهای مذهبی و عقیدتی و تبعیض و سرکوب ملیتهای مختلف در ایران محکوم نموده‌ است.

بیایید با هم شصتمین سالگرد منشور حقوق بشر در سازمان ملل متحد را به‌ حرکتی برای نجات جان انسانهای در بند در ایران تبدیل کنیم. بیایید با هم و در حرکتی سمبلیک نشان دهیم که‌ 30 سال محرومیت از حقوق اولیه‌ شهروندی و حقوق بنیادینی که‌ در منشور حقوق بشر سازمان ملل متحد آمده‌ است، کافی بوده‌ و دیگر قابل قبول نمیباشد. بیایید با هم از مواد مندرجه‌ (30 ماده‌) در منشور دفاع کنیم. مردمانی که‌ در طی این سی سال هر محرومیتی را بجان خریده‌اند و اینک بهترین فرزندانشان در سیاهچالها و تحت مخوف‌ترین شکنجه‌ها در انتظار طناب دار هستند، به‌ یاری تو نیاز دارند.
فعالین حقوق انسان، وجدانهای بیدارو مردم آزاده‌ جهان، این یک وظیفه‌ انسانی است که‌ برای‌ نجات جان یک همنوع خود، باما در این اکسیون شریک شوید. شرکت حتی تو یک‌نفر بتنهایی به‌ جمهوری اسلامی نشان میدهد که‌ آن قربانی در بند که‌ در اسارت اوست، تنها نیست، به‌ وکلای آنها جرات خواهد داد تا وکالت و نمایندگی یک متهم را بعهده‌ بگیرند. حضور و اعتراض شما، حداقل احساس تنهایی را از انسانی که‌ تحت وحشیانه‌‌ترین شکنجه‌ها با مرگ دست و پنجه‌ نرم می‌کند دور خواهدکرد. اکسیون مارا تنها نگذارید.

ساعت 12 ظهر روز چهارشنبه‌ 10 دسامبر با حضور خود در مقابل سفارت جمهوری اسلامی در لاهه‌ هلند
(Duinweg 20, 2585 JX ’s-Gravenhage Den Haag)
با بستن دهان خود، نشانی نمادین از آزادی را بنمایش خواهیم گذاشت. خواسته‌ ما جز آزادی چیزی دیگر نیست.
آزادی انسانهایی که‌ بر اساس 30 ماده‌ منشور 60 ساله‌ حقوق‌بشر 30 سال آزگار محروم مانده‌اند.

چاک- کمیته شرق کردستان
شبکه‌ حقوق‌بشر کردستان
جمعیت حقوق بشر کرد- اروپا
کمیته‌هلندی دفاع از حقوق بشر در ایران
فعالين ايرانی حقوق بشر در سوئيس
Bookmark and Share


اطلاعیه مطبوعاتی

روز 10 دسامبر را به روز مبارزه با اعدام در ایران تبدیل کنیم

60 سال منشور حقوق‌بشر،
30 ماده‌ منشور و زیرپا نهاده‌ شدن‌ همه‌ مواد آن، طی
30 سال زمامداری حکومت جمهوری اسلامی ایران

مردم آزاده جهان،
روز دهم دسامبر سال 2008 میلادی، منشور حقوق بشر سازمان ملل متحد، شصتمین سال از عمر پرثمر خود را پشت سر خواهدگذاشت. به‌ همین مناسبت، سازمان ملل متحد، سال 2008 میلادی را سال کمپین حقوق بشر اعلام نمود.
در طی 30 سال گذشته‌ حکومت ایران که‌ خود یکی از امضاکنندگان منشور جهانی حقوق بشر بوده است، کلیه‌ مواد این منشور را زیرپا گذاشته‌ و از مصادیق اصلی شکنجه‌، اعدام، تبعیض، تجاوز به‌ حریم خصوصی شهروندان، آپارتاید جنسی، مذهبی و نژادی بوده‌ و میباشد.

در خلال 30 سال گذشته‌ هزاران نفر از مردم ایران به اتهام های مختلف سیاسی و غیرسیاسی به قول دولتمردان جمهوری اسلامی اعدام و بنابر قوانین قضائی بین المللی و بقول مدافعان جهانی حقوق بشر به قتل رسیده‌اند و در این رابطه بارها حکومت جمهوری اسلامی ایران بخاطر زیرپا نهادن ابتدایی‌ترین حقوق شهروندی، از طرف محافل و سازمانهای بین‌المللی حقوق‌بشر محکوم گردیده‌‌ است.

گذشته‌ از اینکه‌ دهها نفر به اتهام‌های مختلف، در زندانهای ایران در حال سپری کردن احکام غیرعادلانه‌ طویل‌المدت هستند، 9 نفر از زندانیان سیاسی کرد، که از قشرهای مختلف، دانشجو، روزنامه‌نگار، فعال حقوق بشر و معلم هستند به اعدام محکوم شده‌اند. هر آن ممکن است این احکام اجرا شود.

ما به خاطر حمایت از قربانیان قتل و شکنجه در 30 سال حکومت جمهوری اسلامی و به مناسب روز جهانی حقوق‌بشر، روز چهارشنبه 10 دسامبر از ساعت 12.00 تا ساعت 13:00 یک حرکت اعتراضی بدون شعار و با بستن دهانها خود در مقابل سفارت جمهوری اسلامی ایران در شهر لاهه‌ برگزار می‌کنم.
هدف این حرکت اعتراضی رساندن پیام شهروندان ساکن درایران به گوش اروپائیان و مبارزه علیه ادامه قتلها در ایران توسط حکومت جمهوری اسلامی می باشد.

شرکت شما در این حرکت اعتراضی همبستگی با زندانیانی است که به اعدام محکوم شده‌اند.

چاک- کمیته شرق کردستان
شبکه‌ حقوق‌بشر کردستان
جمعیت حقوق بشر کرد- اروپا
کانون دفاع از دمکراسی در ایران(هلند)
فعالين ايرانی حقوق بشر در سوئيس
آدرس:
On front of Iran Embassy the Huge
Duinweg 20
2585 JX Den Haag

Bookmark and Share

پنجشنبه، مهر ۲۵، ۱۳۸۷

مسعود كردپور، روزنامه نگار کرد به يك سال زندان محكوم شد

م
مسعود كردپور سال گذشته نیز به شهرستان تكاب (در استان آذربايجان غربى) تبعيد شده بود.

Radio Fards:

حسین قویمی

مسعود كردپور، روزنامه نگار و دبير آموزش و پرورش كردستان كه از دو ماه پيش در زندان به سر مى برد، به یکسال حبس محکوم شد.

عباس جمالى، وكيل مدافع مسعود كردپور در گفت و گو با «راديو فردا» با تاييد اين خبر مي گويد: روز گذشته (چهارشنبه ۲۴ مهرماه) مسئولان زندان مهاباد به وى گفتند كه مسعود كردپور به يك سال زندان محكوم شده است.

آقاى جمالى گفت كه در نظر دارد در اعتراض به اين حكم، براى موكلش تقاضاى تجديد نظر كند.

وی افزود: «ظاهرا در زندان چند تن از زندانيان با آقاى كردپور درگير شدند و من احتمال مي دهم كه براى اين درگيرى، تحريكاتى انجام شده و زندانى ها را تحريك كرده اند و بعد آقاى كردپور را به قرنطينه و زندان انفرادى برده اند.»

آقاى جمالى اظهار داشت: «مسئولان زندان نظرشان اين بود كه آقاى كردپور براى زندانيان كلاسى تشكيل داده بودند در باره حقوق بشر و آموزش حقوق بشر كه زندانيان ديگر اعتراض كردند و درگيرى پيش آمد.»

وى در باره اتهاماتى كه به مسعود كردپور وارد شده گفت: «اتهامات آقاى كردپور، فعاليت تبليغى عليه نظام بوسيله مصاحبه با رسانه هاى خارجى از جمله راديو فردا، صداى آمريكا، بى بى سى، راديو فرانسه و راديوهاى ديگر اعلام كردند. هچنين گفتند كه كتاب هاى عبدالله اوجالان، رهبر پيشين حزب كارگران كردستان تركيه (پ كا كا) را در منزل او يافته اند.»

وکیل مدافع مسعود کردپور تاكيد كرد كه كتاب هاى اوجالان در ايران به صورت آزاد فروخته مى شود و داشتن كتاب هاى اوجالان جرم نيست.

عباس جمالى خواهان حمايت مردم و رسانه هاى گروهى از همه زندانيان بويژه آقاى كردپور شد كه به گفته او «هيچ گناهى و جرمى مرتكب نشده اند تا دستگاه قضايى متوجه شود اين كارها، جرم نبوده است.»

ماه گذشته گزارشگران بدون مرز با انتشار بيانيه اى خواهان آزادى مسعود كردپور شد که در تاريخ ۱۷ مرداد ماه توسط ماموران امنيتی و در منزل مسكونى اش در شهر بوكان بازداشت و به زندان اين شهر انتقال يافت.

گزارش ها حاکی است که ماموران امنيتى پس از سه هفته، او را به زندان مهاباد منتقل كردند.

مسعود كردپور در تاريخ ۱۷ شهريور از سوى دادگاه انقلاب اسلامى مهاباد به «تبليغ عليه نظام از طريق مصاحبه و گفت و گو با رسانه هاى بيگانه» متهم شد.

در جلسه تفهيم اتهام وى، وكيل مدافع او حضور نداشت.

مسعود كردپور ۳۷ ساله، موسس بنياد دمكراسى و حقوق بشر كردستان ، سال گذشته نيز به اتهام تحريك معلمان به عدم حضور در كلاس هاى درس و همچنين مصاحبه با رسانه هاى خارج از كشور، به شهرستان تكاب (در استان آذربايجان غربى) تبعيد شده بود.

Bookmark and Share

چهارشنبه، مهر ۱۷، ۱۳۸۷

محکومیت هانا عبدی در دادگاه تجدید نظر کاهش یافت

Radio Farda:


هانا عابدی عضو انجمن فعالان زن کردستان.

یک دادگاه تجدید نظر در ایران، با لغو مجازات تبعید هانا عابدی از فعالان جنبش زنان ایران در کردستان، میزان حبس تعزیری وی را به ۱۸ ماه کاهش داد.

هانا عابدی عضو انجمن فعالان زن کردستان موسوم به «آذرمهر»، پیشتر از سوی دادگاه انقلاب اسلامی به پنج سال حبس تعزیری و تبعید به شهرستان «گرمی» در شمالی‌ترین بخش آذرباجان شرقی محکوم شده بود.

آن طور که محمد شریف وکیل خانم عبدی اعلام کرده است، با اعلام حکم دادگاه تجدید نظر هانا عبدی باید ۱۸ ماه حبس تعزیری خود را در زادگاهش «رازان» بگذراند.

خبرگزاری دولتی ایران ،ایرنا، پیشتر اعلام کرده بود که «خانم عبدی به همراه روناک صفارزاده از دیگر فعالان زن کردستان، به اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت کشور و عضویت در گروه شبه‌نظامی پژاک متهم شده است.»

پژاک یا حزب حیات آزاد کردستان، در سال‌های اخیر عملیات متعددی را علیه مرزداران و نیروهای امنیتی ایران در مناطق شمال غرب ایران ترتیب داده است.


صدور حکم تجدید نظر برای هانا عبدی در حالی است که خانم صفارزاده بر اساس گفته‌های آقای شریف وکیل این دو، همچنان در انتظار صدور رأی تجدید نظر به سر می‌برد.

هانا عبدی ۲۳ ساله و روناک صفارزاده ۲۴ ساله است و هر دوی این فعالان زن از زمان دستگیری در مهر ماه سال ۸۶ در زندان سنندج به سر می‌برند

این دو فعال زن، همچنین از فعالان کمپين يک ميليون امضا هستند که توسط شيرين عبادی، برنده ایرانی جايزه صلح نوبل، نيز حمايت می‌شود.

این کارزار مدنی پس از آن راه اندازی شد که تجمع زنان در ميدان هفتم تير تهران در ۲۲ خرداد ماه ۱۳۸۵ از سوی پليس سرکوب شد و بيش از ۷۰ زن نيز بازداشت شدند.

از زمان راه اندازی اين کارزار مدنی، بسياری از زنان و مردان فعال در آن با احضار به دادگاه‌های انقلاب با احکام حبس‌های طولانی روبه‌رو شده‌اند و برای برخی از افراد نيز احکام تبعيد صادر شده‌است.

بازداشت نگین شیخ‌الاسلامی فعال زن


اعلام حکم تجدید نظر خانم عبدی در حالی است روز گذشته فعالان حقوق بشر در ایران از دستگیری نگین شیخ‌الاسلامی از دیگر فعالان زن کرد در تهران خبر دادند.

خانم شیخ‌الاسلامی که بر اساس گزارش‌ها به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شده، پنجمین فعال زن کرد است که به دلیل فعالیت‌های مسالمت‌آمیز حقوق بشری بازداشت می‌شود.

خانم شيخ الاسلامي مؤسس و مسئول سابق «انجمن فرهنگي اجتماعي زنان آذرمهر کردستان» است و علاوه بر عضویت در عضو کمپین یک ملیون امضا و همکاری‌های گسترده‌ای با سازمان‌های متعدد حقوق بشری داشته است.

کمیته زنان حامی اعتصاب غذای سراسری زندانیان سیاسی و مدنی کرد، با اعلام نگرانی عمیق در مورد ادامه بازداشت خانم شیخ‌الاسلامی، خواستار آزادی فوری وی و دیگر زنان زندانی کرد شده‌است.


Bookmark and Share

چهارشنبه، مهر ۱۰، ۱۳۸۷

ادامه قتل های مشکوک در کردستان

کمیته حمایت از اعتصاب غذای زندانیان سیاسی ومدنی:

فعالان کمیته گزارش دادند، نیمه شب گذشته یک شهروند کرد به نام "دیاکو صالحی" که طی سالیان پیش چندین بار به اتهام همکاری با یکی از احزاب اپوزیسیون سیاسی فعال در کردستان دستگیر شده بود در شهر سقز مورد هجوم افراد ناشناسی قرار گرفته؛ و با ضربات چاقو به قتل رسیده است. ساعت 12 شب گذشته جسد وی پیدا شده است.

یکشنبه 7 مهر ماه برابر با 27 سپتامبر 2008
Bookmark and Share

دوشنبه، مهر ۰۸، ۱۳۸۷

حمايت جمعی از فعالان كرمانشاهی از مطالبات زندانيان سياسی و مدنی كُرد

کمیته حمایت از اعتصاب غذای سراسری زندانیان سیاسی و مدنی کرد

در نخستين روزهای شهريور ماه حركتی خودجوش و پرخروش از سوی گروهی از زندانيان سياسی و مدنی ‌كُرد در اعتراض به وضعيت وخيم حقوق بشر در كردستان و روند دستگيری‌ها و شكنجه‌ی فعالان سياسی و مدنی و همچنين صدور احكام اعدام برای تعدادی از اين فعالان شكل گرفت و طی آن ده‌ها تن از زندانيان كُرد در اقدامی هماهنگ با مطرح ساختن خواسته‌های خود در قالب اطلاعيه‌ای، اعتصاب غذای نامحدودی را آغاز نمودند و اكنون بيش از يك ماه است كه اين افراد در اعتصاب به سر برده و در طول اين مدت شماری ديگر از زندانيان كُرد در شهرهای مختلف نيز به اين حركت جمعی و اعتراضی پيوسته‌اند.

زندانيان در اطلاعيه‌ای كه به اين مناسبت منتشر كرده‌اند خواهان: "اعتراف حاكميت به هويت سياسی و مدنی ايشان و در پيش گرفتن رفتاری شرافتمندانه با آنان"، "توقف در صدور و اجرای احكام اعدام زندانيان سياسی و مدنی و لغو تمامی‌ اين احكام"، "پايان دادن به شكنجه و رفتار غيرانسانی و تبعيض آميز با زندانيان بر اساس مليت و مذهب آنان"، "بهبود شرايط زندان و ممانعت از تبعيد زندانيان"، "نظارت نهادهای حقوق بشری داخلی و بين المللی بر زندا‌ن‌های ‌ايران"، "انجام اصلاحات اساسی در دستگاه قضايی ايران بر مبنای اصول حقوق بشری" شده‌اند.

اكنون در حالی 30‌مين روز اعتصاب غذای سراسری زندانيان سياسی و مدنی كُرد در زندان‌های ‌اروميه، سنندج، تهران، سقز، مريوان و ماكو را پشت سر می‌گذاريم كه نه تنها خواست‌های به حق و قانونی آنان در ‌به رسميت شناختن هويت سياسی و حقوق انسانی خويش مورد توجه مقامات مسئول قرار نگرفته است، بلكه تعدادی از اين افراد به دليل اقدام به اعتصاب و اصرار بر ادامه‌‌‌ی آن به سلول‌های ‌انفرادی‌ منتقل شده‌ و در شرايط وخيمی به لحاظ جسمی به‌ سر می‌برند و خطر جدی جان آن‌ها را تهديد می‌كند.

از سوی ديگر فضای ‌امنيتی و خفقان‌ آميز حاكم بر كشور كه در عبور از مناطق كردنشين به اوج خود می‌رسد گسترده‌تر شده و تجاوز به حقوق شهروندی و سركوب فعالان سياسی، اجتماعی و حقوق بشری در سراسر ايران و به ويژه كردستان فزونی يافته است. همچنين دستگيری‌ها‌ و بازداشت‌های خودسرانه و صدور احكام سنگين زندان و حتی اعدام برای فعالان كُرد و ايرانی به روال هر روزه نهادهای امنيتی و محاكم قضايی تبديل شده است و هيچ صدای اعتراضی و منتقدی از سوی حاكميت تحمل نمی‌گردد.
در اين زمان است كه ده‌ها تن از زندانيان سياسی و مدنی كُرد با مايه گذاشتن از جان خويش اعتصاب غذا را به عنوان راه‌كاری در اعتراض به شرايط موجود زندان و جامعه به كار بسته‌ و از پشت ديوارهای زندان خطاب به وجدان‌های بيدار فرياد دادخواهی خويش را صلا می‌دهند و اگر چه مسئولان ذی‌صلاح تا كنون وقعی بر مطالبات ايشان ننهاده‌اند و گروه‌هايی‌ نيز از ميان هم‌ميهنان ايرانی كه ادعای مبارزه برای دمكراسی و حقوق بشر را دارند با سكوت خويش گويی در گرداب هم‌آهنگی خسران بار با اين‌گونه رفتارها قرار گرفته‌اند، اما اين حركت مستقل و خودجوش توانست پژواكی گسترده در ميان ملت كُرد يابد و در عرصه‌ی جهانی نيز مورد توجه قرار گيرد.

ما جمعی از فعالان سياسی، اجتماعی و فرهنگی كرمانشاه با اعلام پشتيبانی از اعتصاب كنندگان بر مطالبات 6 گانه‌ی اين زندانيان پای می‌فشاريم و ضمن درخواست از مقامات مسئول در سازمان زندان‌ها و دستگاه قضايی در رسيدگی به خواست‌های اعتصاب كنندگان، مسئوليت هر گونه صدمه‌ی جسمی و روحی ناشی از اين اعتصاب غذا را متوجه آنان می‌دانيم و تقاضامنديم تا مسئولان ذی‌صلاح بدون هر قيد و شرطی نسبت به مورد توجه قرار دادن خواسته‌های اين زندانيان اقدام فوری نمايند.
همچنين ضمن ستودن هم‌آهنگی و مقاومت زندانيان اعتصاب كننده و اعلام دوباره پشتبانی و همراهی خود با اين حركت مدنی، به دليل آن‌كه ادمه‌ی اين اعتصاب غذا می‌تواند سلامتی اين افراد را در معرض خطر جدی قرار دهد از آن‌ها می‌خواهيم جهت حفظ جان ارزشمند خويش، ضمن تأكيد بر خواسته‌های قانونی‌شان به اعتصاب غذا پايان داده و روش‌های كم‌خطرتر ديگری را در پی‌گيری مطالبات بر حق خويش به كار گيرند.

امضاء كنندگان:
آرش آذرپيك / آژوان رازيانی / آيت سعيدزاده / اسماعيل محمودی / افشين قادری / افشين كرميان نسب / بابك خداياری / بابك قياسی / بلال مرادويسی / بهاره علوی / بهروز علوی / پارسا كرمانجيان / تحسين رضايی / جمشيد آيين دار / چنگيز اقبالی / حميدرضا صمدی / حميدرضا مسيبيان / خسرو زمانی / رسول خلفی / زهرا قادرپناه / ژيلا گل عنبر / سهراب كريمی / شاپور سليمی / شاهو نادری / شفق رحمانی / شمسه مراديان / شهرام صادقی / صابر مرادی / طاهر رمضانی / عادل قادری / عثمان نوری / عمار صالحی / فايق مرادپور / فردين الماسی / فرهاد حيدری گوران / فريد مصلحيان / فريدون ميراحمدی / كاوه شهبازی / كاوه قاسمی كرمانشاهی / كبری كريمی / كتايون محمودی / گلاله بهرامی / مانيا يادگاری / محدالدين امينی / محسن ياوری / محمد يعقوبی / محمود سعيدزاده / مسعود كرمی / مقدم حيدری زاده / مهدی حميدی / مهدی حيدری / نجات بهرامی / ندا رستم پور / وهاب دوستی دوكشكانی / ياور غلامی / يزدان ميرزايی


یکشنبه 7 مهرماه ۱۳۸۷ برابر با ۲8 سپتامبر ۲۰۰۸
Bookmark and Share

یکشنبه، مهر ۰۷، ۱۳۸۷

«سرکوب روزنامه نگاران اقليت های قومی؛ از مهاباد تا زاهدان»

سازمان گزارشگران بدون مرز، با صدور يک اطلاعيه مطبوعاتی اعلام کرد که روزنامه نگاران بيشتری از اقليت های قومی ايران، زندانی شده اند.

علیرضا کرمانی

سازمان گزارشگران بدون مرز، روز چهارشنبه، با صدور يک اطلاعيه مطبوعاتی اعلام کرد که روزنامه نگاران بيشتری از اقليت های قومی ايران، زندانی شده اند.

گزارشگران بدون مرز، همچنين نگرانی خود را از آنچه اين سازمان، از آن به عنوان تشديد تنش ميان مقام های جمهوری اسلامی ايران و روزنامه نگاران اقليت های قومی ياد کرد، ابراز داشت.

رضا معينی، مسئول بخش ايران گزارشگران بدون مرز، در گفت و گو با « راديو فردا» می گويد: سرکوب وسيع روزنامه نگاران اقليت های قومی و ملی در ايران تشديد شده است.

رادیو فردا: آقای معينی! ضرورت صدور اين اعلاميه در شرايط کنونی چه بوده است؟

رضا معینی: در تاريخ ۲۰ شهريورماه، چهار تن از روزنامه نگاران آذربايجانی در تهران بازداشت شدند. اين بازداشت تا امروز بدون هيچ توضيحی و بدون اين که به وکلا و خانواده های آنها بگويند علت بازداشت شان چيست، ادامه دارد.

اين واقعيت در کنار آماری که در اين اطلاعيه ارائه داده ايم، نشان می دهد که سرکوب وسيع روزنامه نگاران اقليت های قومی و ملی در ايران تشديد شده است.

لطفا در مورد آماری که در اطلاعيه اعلام شده است، توضيح بيشتری بدهيد.

در ميان ۱۱ تن از روزنامه نگاران زندانی، ۱۰ تن از آنها متعلق به اقليت های کرد، آذری و عرب هستند.

آيا می توانيد به اسامی اين روزنامه نگاران اشاره کنيد؟

روزنامه نگارانی که اخيرا بازداشت شده اند، عليرضا صرافی و حسن راشدی هستند. آقای صرافی، مدير مسئول ماهنامه توقيف شده « ديلماج» و از روزنامه نگاران بسيار قديمی آذربايجانی است.

سعيد محمدی، سردبير مجله ادبی « ياشماق» است. حسن راشدی و اکبر آزاد، همکاران مجله « يارپاق» و «وارليق» هستند.

شما اشاره کرديد که از ۱۱ نفر روزنامه نگاران زندانی، ۱۰ تن از آنها جزو اقليت های قومی هستند. آيا مشخص است که اين روزنامه نگاران از کدام مناطق و کدام اقليت ها هستند؟

بله، اين چهار نفر که در بالا به آن اشاره شد، آذربايجانی هستند. آقایان کبودوند، جوانرود، عدنان حسن پور و هيوا بوتيمار در کردستان زندانی هستند. آقای فلاحی زاده، روزنامه نگار عرب تبار ايرانی در زندان اوين است.

  • بررسی وضعيت ده سال گذشته، نشان می دهد که جمهوری اسلامی حتی در اوج جنبش اصلاحات، هرگز نظر مثبتی نسبت به خواسته ها و مطالبات اقليت های قومی نداشته است. اين خواسته ها چيز عجيب و غريبی نيست، به عنوان مثال درس خواندن به زبان آذری يا کردی هستند.»

رضا معینی، از گزارشگران بدون مرز

دو روزنامه نگار ديگر نيز که در مرخصی به سر می برند، آقای اجلال قوامی کرد در زندان سنندج و آقای مسعود کردپور که در زندان مهاباد است.

در اطلاعيه گزارشگران بدون مرز، به يکی از زنان روزنامه نگار آذری اشاره شده است. البته او در حال حاضر در زندان نيست، اما برای او حکم محکوميت به شش ماه زندان صادر شده است.

بله، خانم شهناز غلامی با سپردن وثيقه آزاد شده است. او توسط شعبه يک دادگاه انقلاب تبريز، به دليل نوشتن آن چه جمهوری اسلامی تبليغ عليه نظام عنوان می کند، به شش ماه زندان محکوم شده است.

شهناز غلامی سال گذشته نيز به دليل نوشتن مقالات اعتراضی در رابطه با سرکوب خشونت بار تظاهرات اعتراضی در شهرهای آذربايجان، حدود يک ماه در زندان بود.

آقای معينی! در اطلاعيه گزارشگران بدون مرز، به تشديد تنش ميان مقامات جمهوری اسلامی و روزنامه نگارن اقليت های قومی اشاره شده است. اين تشديد تنش به چه معناست؟

بررسی وضعيت ده سال گذشته، نشان می دهد که جمهوری اسلامی حتی در اوج جنبش اصلاحات، هرگز نظر مثبتی نسبت به خواسته ها و مطالبات اقليت های قومی نداشته است. اين خواسته ها چيز عجيب و غريبی نيست، به عنوان مثال درس خواندن به زبان آذری يا کردی هستند.

آنچه جمهوری اسلامی انجام می دهد، خلاف قانون اساسی است که اين حقوق را تضمين کرده است.

طی چهار سال گذشته، برخی نيروها در دولت و نظاميانی که حامی دولت هستند، جامعه مدنی، روزنامه نگاران و جوانانی را که مبارزات مسالمت آميز می کنند، به سوی خشونت و درگيری سوق می دهند.

ما در مناطق مختلف ايران شاهد اقداماتی در همين راستا بوده ايم، از مهاباد گرفته تا آذربايجان، زاهدان و اهواز.

به عنوان مثال، آقای بنی طرف به چه جرمی به پنج سال زندان محکوم می شود؟ او فقط يک نويسنده و روزنامه نگار عرب تبار ايرانی است و در ارتباط با مطالبات عرب ها در ايران می نويسند. خانم شهناز غلامی به اين دليل محکوم شده که خشونت عليه شهروندان آذربايجانی در ايران را نقد و محکوم کرده است.

رژيم جمهوری اسلامی، مسبب اصلی سوق دادن به سوی نظامی گری و خشونت است. امروز دولت و نظاميان حامی آن به دنبال اين هستند که اگر جنگ بيرونی در نگيرد، جنگ داخلی را ساماندهی کنند.

آيا گزارشگران بدون مرز برای حل مسائل مطرح شده به جز صدور اطلاعيه، اقدامات ديگری را هم در دست پيگيری دارد؟

تفاوت اصلی که گزارشگران بدون مرز با ساير سازمان های حقوق بشر دارد، در اقدامات آن است. اين اطلاعيه برای اطلاع رسانی است که البته اقدام کمی نيست. اين اطلاعيه به شش زبان در سراسر جهان پخش می شود که نوعی اعمال فشار بر رژيم و مسئولين قانون شکن است.

در کنار اين اطلاعيه، امروز با کميساريای عالی حقوق بشر صحبت کرديم و خواستار دادن توضيح از سوی ايران شديم.

اقدامات اعتراضی گزارشگران بدون مرز، از شهرت بسياری در جهان برخوردار است. برای مثال، هفته گذشته به دنبال حضور وزير امور خارجه ترکمنستان در پاريس، گزارشگران بدون مرز در اعتراض به سرکوب روزنامه نگاران به ويژه قتل روزنامه نگار راديو اروپای آزاد در ترکمنستان، سفارت ترکمنستان را در پاريس به مدت سه ساعت اشغال کرده بود، در حالی که نمايندگان رسانه ها در محل حضور داشتند.

در پی اين مسئله برنار کوشنر، وزير امور خارجه دولت فرانسه، اطلاعيه ای صادر کرد و از همکار خود توضيح خواست.  

Bookmark and Share

در سی و چهارمین روز اعتصاب غذا "هدایت غزالی" به بهداری زندان اوین منتقل شد

کمیته حمایت از اعتصاب غذای زندانیان سیاسی و مدنی

بر اساس آخرین گزارشات "هدایت غزالی" دانشجوی زندانی که از روزهای آغازین اعتصاب غذا ی زندانیان سیاسی و مدنی کرد، به این اعتصاب پیوسته بود، صبح روز شنبه با وخیم شدن وضعیت جسمانی خود و بی حس شدن سمت راست بدنش به بهداری زندان اوین منتقل شده و با اصرار شدید دوستانش در زندان تحت مداوای پزشکی قرار گرفته است.
"هدایت غزالی" دانشجوی دانشگاه علامه طباطبایی تهران و عضو شورای نویسندگان نشریه دانشجویی "روژامه" به همراه 83 تن دیگر از زندانیان سیاسی و مدنی کرد در 8 زندان کشور از روز دو شنبه 4 شهریور 1385 اعتصاب غذای نامحدودی را آغاز کرده اند. اعتصاب غذای این زندانیان در اعتراض به وضعیت وخیم حقوق بشر در کردستان و موج احکام اعدام فعالان سیاسی و مدنی کرد امروز سی و چهارمین روز خود را سپری می سازد.

این دانشجو به همراه "صباح نصری"مدیر مسوول "روژامه"دستگیر و پس از 14 ماه بلاتکلیفی و چهار مرتبه تعویق دادرسی از سوی شعبه 13 دادگاه انقلاب تهران به اتهام شرکت در تجمح روز جهانی زبان مادری و تبلیغ بر علیه نظام به دو سال حبس تعزیری محکوم شد.

شنبه 6 مهر ماه 1387 برابر با 27 سپتامبر 2008
Bookmark and Share

دوشنبه، شهریور ۲۵، ۱۳۸۷

انتقال 9 نفر از زندانیان اعتصاب کننده ی زندان ارومیه به سلولهای انفرادی

اخبار و گزارشات روز یکشنبه 24 شهریور 1387

کمیته حمایت از اعتصاب غذای زندانیان سیاسی و مدنی کُرد
امروز یکشنبه 24 شهریور، 9 نفر از زندانیان اعتصاب کننده درزندان اومیه را به بند انفرادی زندان انتقال دادند. مسئولین زندان با خشونت هر چه تمامتر و در حالیکه الفاظ توهین آمیزی بر زبان می آوردند، این زندانیان را به سلولهای انفرادی انتقال دادند .

37 تن از زندانیان سیاسی و مدنی این زندان از چند روز پیش و به صورت رسمی اعتصاب غذای نا محدود خود را به مسولین زندان و نیزافکار عمومی اعلام کرده بودند. نمایندگان زندانیان اعتصاب کننده هنگام مراجعه به رئیس زندان و حراست جهت تحویل نامه و شروط 6 گانه ی خود برای دست کشیدن از اعتصاب غذا،مورد بی اعتنایی مسولین قرار گرفته و مورد تهدیدات شدید الحنی قرار گرفتند و حتی نامه انها را پاره نمودند.

زندانیان سیاسی و مدنی این زندان بار دیگر دیروز نامه قانونی و شروط خود را در نامه دیگری نوشته و به نزد مسولین زندان رفتند اما امروز بدون دریافت هیچگونه پاسخ مشخصی 9 تن از آنان به سلولهای انفرادی این زندان انتقال داده شدند.

اسامی این زندانیان به فرار ذیل است:
مراد دیار
علی ‌احمد سلیمان
مصطفی علی احمد
بلال چی لی گر
نهاد تونجه‌ر
عمر چاپراز
جمهور ازگوچ
احسان تپوز
یوسف اتساز
Bookmark and Share

بازگشت مجدد فرهاد وکیلی به بند عمومی زندان اوین

اخبار و گزارشات روز یکشنبه 24 شهریور 1387

کمیته حمایت از اعتصاب غذای زندانیان سیاسی و مدنی کُرد
فرهاد وکیلی که در تاریخ 12 شهریور ماه، همزمان با دوازدهمین روز اعتصاب غذای سراسری زندانیان سیاسی و مدنی کُرد به بند انفرادی 209 اوین منتقل شده بود ، امروز پس از روزها بازجویی و شکنجه به بند 8 زندان اوین برگردانیده شد.
فرهاد وکیلی که به اتهام همکاری با حزب کارگران کردستان در یک دادگاه فرمایشی به مدت 7 دقیقه به همراه علی و فرزاد به 10 سال زندان و اعدام محکوم شده ، از اولین روز اعتصاب، به صفوف اعتصاب سراسر ی غذا پیوست. او که پس از از گذران 11 روز در بند انفرادی 209 باز هم از اعتصاب خود دست نکشید و هم چنان بر اعتصاب و مقاومت خود و بر خواسته های ملتش پافشاری کرد. او در تمام مدتی که تحت بازجویی مجدد بوده است برای امضای ندامت نامه به شدت تحت فشار بوده است تا بنا به گفته بازجویان مورد عفو رهبری قرار گیرد. اما فرهاد وکیلی ضمن امتناع از این امرخطاب به بازجویان و نیز وجدانهای بیدار پیام خود را بدین گونه اعلام داشته است :
"ملت من و خواسته های انها برحق تر از آن است که من بخوام آن را با خودخواهی خود و برای منافع خودم آن را نابود سازم، ما کاری نکردیم که درخور عذرخواهی و عفو باشد ،ملت من بسیار بزرگتر از آن است که مورد عفو واقع شود، این حاکمیت است که با نادیده گرفتن ابتدایی ترین حقوق انسانی ملت کُرد، باید از ما عذر خواهی نماید"
Bookmark and Share

شنبه، شهریور ۲۳، ۱۳۸۷

اعلام حمایت 270 تن از فعالین مدنی مریوان از اعتصاب غذای زندانیان کرد

کمیته حمایت از اعتصاب غذای زندانیان سیاسی و مدنی کُرد:

270 تن از فعالین فرهنگی و مدنی مریوان، حمایت خود را از اعتصاب غذای فعالین کرد اعلام نمودند.

طی بیانیه ای که به امضای 270 تن از فعالین فرهنگی و مدنی شهر مریوان رسیده است، حمایت خود را از خواست های اعتصاب کنندگان کرد در زندانهای ایران اعلام کرده اند.
در بخشی از این بیانیه آمده است: به اطلاع همه ی هم میهنان می رساند که بعد از اعلام اعتصاب غذا فعالین سیاسی و مدنی دربند با هدف اعتراض به صدور احکام سنگین و غیرقانونی سیستم قضایی کشور و شرایط نامناسب زندان، ما شماری از فعالین فرهنگی و مدنی شهرستان مریوان، حمایت خود را از این حرکت انسانی و مدنی اعلام می نماییم.
در پایان این بیانیه اسامی 270 تن از فعالین فرهنگی و مدنی که این بیانیه را امضا نموده اند، آمده است. در میان اسامی فعالین مدنی، روزنامه نگاران و فعالین دانشجویی دیده می شوند.

جمعه 22 شهریور 1387 برابر با 12 سپتامبر 2008
Bookmark and Share

سه‌شنبه، شهریور ۱۹، ۱۳۸۷

دستگيري دو فعال سياسي کرد

فعال سياسي به نام "علي افرازا" روز جمعه مورخه 15/6/87 توسط نيروهاي امنيتي در منزل مسکوني خود واقع در شهر سنندج دستگير و به نقطه نامعلومي منتقل گرديد. نامبرده که داراي سي سال سن مي باشد در زمان بازداشت مورد ضرب و شتم نيروهاي امنيتي قرار گرفت و همچنين به همراه وي لوازم شخصي، کامپيوتر و دست نوشته هاي وي نيز ضبط و توسط نيروهاي امنيتي برده شد .
همچنين شخصي به نام هيوا از فعالين سياسي شهر مريوان از تاريخ 11/6/87 ناپديد گرديده بود، روز گذشته طي تماسي با منزل از دستگيري خود و انتقال به اداره اطلاعات شهر کرج به همراهي تعدادي ديگر از زندانيان کرد اطلاع داد . هويت ساير دستگير شدگان مشخص نمي باشد.
بنقل از: مجموعه‌ فعالان حقوق‌بشر در ایران
تاريخ :19/6/87
Bookmark and Share

دوشنبه، شهریور ۱۸، ۱۳۸۷

اطلاعيه شماره 13، بيانيه وليست اوليه زندانيان اعتصاب كننده

كميته حمايت از اعتصاب غذاي زندانيان سياسي و مدني كُرد
15 روز از اعتصاب غذاي سراسري زندانيان سياسي و مدني كُرد ميگذرد، در خلال اين روزها تلاشهاي كميته براي دستيابي به ليست قابل اطميناني از زندانيان اعتصاب كننده ادامه داشت و كميته تمامي منابع خود را براي تدوين اين ليست بكار گرفت. بالاخره تلاشهاي كميته حمايت از اعتصاب غذاي زندانيان سياسي و مدني كُرد به ثمر نشست و ليست اوليه اين زندانيان همراه با دومين بيانيه تحليلي اين عزيزان، به دست كميته رسيد.اين بيانيه و ليست بنا به درخواست زندانيان به اطلاع عموم ميرسد.

ما ضمن يادآوري خواسته هاي 6 گانه زندانياني كه هم اكنون تحت فشار و در اعتصاب غذا بسر ميبرند،بار ديگر مقامات حكومتي و قضايي را نسبت به امنيت جاني اين زندانيان هشيار ميسازيم و تمامي نهادهاي داخلي و جهاني حقوق بشر را جهت حمايت از خواسته هاي اين زندانيان دعوت به مشاركت و عمل مينماييم.

توضيح: اطلاعات و ليست تكميلي زندانيان در حال اعتصاب و همچنين اطلاعات تكميلي در ارتباط با اين زندانيان متعاقبا به اطلاع عموم خواهد رسيد.

ليست اوليه زندانيان اعتصاب كننده به قرار ذيل است:

زندان سنندج:
1-ارسلان اولیایی، اعدام
2-رئوف ابراهیمی، شش سال
3-ساسان بابایی، پنج سال
4-یاسر پرویزی، دو سال
5-انور حسین پناهی، اعدام
6-عدنان حسن پوور، نامشخص
7-شاکر، نامشخص
8-روناک صفازاده، نامشخص
9-هانا عبدی، پنج سال و تبعید
10-فرید عبدی، نامشخص
11-فاطمه گفتاری، 1 سال و ده ماه
12-حبیب لطیفی، اعدام
13-فردین محمدی سمان، ده سال
14-جهاندار محمدی ، پانزده سال

زندان ارومیه :
1. ثروت آذرنیوش، یک ونیم سال زندان
2. یوسف آرساز، هفت ماه
3. عادل آشیعانی، هفت ماه
4. علی احمد سلیمان، پنج ونیم سال زندان
5. ایوب ارگین باش، نامعلوم
6. بختیار اشرفی کیا، یازده سال
7. جهانگیر بادوزاده، ابد
8. حسن توپوز، سیزده سال
9. عزالدین توران، هفت ماه
10. عبدالرحمان چنگالی، پنج ونیم سال
11. جوادحاجی‌لو، دو سال
12. محمد حمزه پور، ده ماه
13. غلامحسین خان عبدی، سه سال
14. مراد دغر، دو سال
15. داوود دفاعی، دو سال
16. علی رشیدی، چهار سال
17. رمضان سعیدی، هشت سال
18. فریدون سلامت، شش ماه
19. خلیل سیپان، هفت ماه
20. حمید شبان، ده ماه
21. مصطفی علی احمد، پانزده سال
22. سجاد علی زاده، ده ماه
23. یاسین قدیم آرویسی، هشت ماه
24. ادریس قنبری، هفت ماه
25. شیخ موس کارتش، هفت ماه
26. کمال وردان، ده ماه
27. شریف یاکان، ده ماه
28. فواد ییلماز، هفت ماه
29. توفیق نوجوان، ده ماه
30. سلیمان عمویی میلان، چهار سال
31. جمهور اوزگور، سیزده سال
32. محمد سعادت، چهار سال
33. عمر چاپراز، سیزده سال

زندان اوين تهران:
1- متین ارجان، یازده سال
2- هدایت غزالی، دو سال
3-صباح نصری، دو سال
4- فرهاد وکیلی، اعدام و ده سال

زندان سقز:
1- عبد الله حسینی، پنج سال
2-خلیل مصطفی رجب، پانزده سال
3-عارف عبدالله زاده، سه سال و شش ماه
Bookmark and Share

یکشنبه، شهریور ۱۷، ۱۳۸۷

گزارش روز چهاردهم، کمیته حمایت از اعتصاب غذای زندانیان سیاسی و مدنی کُرد:


بنا به به اخباری که در روز چهاردهم اعتصاب غذای زندانیان سیاسی و مدنی کُرد درزندان های ایران به دست ما رسیده است :
زندانیان همچنان بر اعتصاب غذای خود پافشاری می نمایند؛و خواستار رسیدگی به درخواست های خود هستند.

گزارشات رسیده از زندان سنندج وخامت حال ارسلان اولیائی وانور حسین پناهی را تائید می کند. این دو فعال سیاسی که در تاریخ 15 مرداد ماه سال جاری حکم نهائی اعدام خود را از دادگاه انقلاب سنندج به اتهام همکاری و عضویت در اپوزیسیونهای فعال سیاسی کُرد دریافت نموده اند،از شروع اعتصاب به همراه دیگر زندانیان مدنی و سیاسی در زندان سنندج به اعتصاب نامحدود اقدام نموده اند.

گفتنی است، وضعیت جسمی این دو فعال سیاسی در شرایط مساعدی نیست؛ و رو به وخامت گرائیده است. در همین خصوص گفتگویی با مادر انور حسین پناهی انجام داده ایم ، که به شرح ذیل است:
از ایشان در خصوص آخرین خبرهایی که از فرزندشان دارند پرسیدیم ، در جواب گفتند: در آخرین ملاقاتی که با وی داشتیم، از و ضعیت نامناسب زندانیان و زندان برایمان سخن گفت که گویا به طور دست جمعی اقدام به اعتصاب غذا - برای احقاق حقوق اولیه خود- نموده اند. در ادامه این گفتگو مادر انور حسین پناهی به وضعیت نامناسب و بغرنج فرزندش اشاره کرد که از ضعف جسمی و درد های ناشی از حضور طولانی او در بازداشتگاههای امنیتی رنج می برد.

و همچنین اشاره به این نکته کرد، که انور دارای سه فرزند است؛و از لحاظ روحی در وضعیت نامناسبی به سر می برند و برایشان غیر قابل درک می باشد که پدرشان در زندان به سر میبرد و اخیرا نیز حکم اعدامش صادر گردیده است. وی همچنین از وضعیت نامناسب اقتصادی خانواده انور خبر داد و گفت که انور حتی خرج پدرو مادرش را بر عهده داشت و با دستگیریش ما و فرزندانش در وضعیت نامناسب مالی قرار گرفته ایم.
وی در جواب سوالی در مورد انتظار از مردم و سازمانهای حقوق بشری گفت :انچه که من از فرزندم می دانم و در طول این 35 سالی که براش مادری کردم تا حالا از فرزندم هیچ گونه خلافی ندیدم . او همیشه در فکر کمک به مردم و همشهریانش بوده و در کارهای جمعی و بیشتر برای مشکلات روستا پیش قدم می شدند و این را تمامی اهالی روستا شاهد هستند. حالا هم از دستگیری وی نزدیک 2 سال می گذرد تمامی مشکلات بر سر ما و فرزندانش آمده است.حالا هم می گوییم که جان و زندگی انور در خطر است و از تمامی دوستانی که چه در داخل و چه در خارج کشور مشغول فعالیت حقوق بشری هستند در خواست حمایت را داریم و از مسئولان قضایی ایران هم می خواهیم جانب عدالت و انصاف رارعایت کرده و فرزندمان را به جمع خانواده اش باز گردانند.

یکشنبه 18 شهریور1387 برابر با 7 سپتامبر 2008
Bookmark and Share

یادداشتهای اعتصاب، شماره‌ 2، کمیته حمایت از اعتصاب غذای زندانیان سیاسی و مدنی کُرد

در ستایش احمدی نژاد!
تقدیم به مقاومت فرزاد،علی و فرهاد
برخودان،زندان اوین

افسار گسیختگی افکار همیشه به معنی تمرد ولجاجت احمقانه دربرابر گزینه‌های مخالف ورقیب نیست شرم شاید گاهی حامل معنایی باشد، که تنها شرمی اجتماعی مانع ازبروزآن گردیده است؛ شاید گاهی نیزمعلول جسارتی از فرط اشتیاق والتهابی کودکانه برای رسیدن به مقصدی مشخص باشد. فارغ از برداشتی که یک اندیشه می تواند ازتحول داشته باشد.

آنچه می تواند ما را بر تحلیلی جامع رهنمون کند، درون مایه‌های اصیل یا کذایی آن اندیشه است؛ وزمانی این تفکر می تواند برانگیزاننده‌تر باشد، که در هیبت اقتداری رسمی ادعای تحولی درگستره‌ی جهانی را برخود متصورنماید.

احمدی نژاد نه‌تنها خود وجودیش، که کل سیاستهایش، عملکردهایش، نگرش‌ها وحتی حرکات واعمالش نشان ازگسست وتمرد ازآن شرم اجتماعی ومصلحت اندیشی سیاست ورزانه دارد. چه آن زمان که درجریان انتخابا ت، گفتارش را مزین به الفاظ و وعده‌های رویایی وعامیانه می نمود؛ چه بعد ازجای گیری در راس قدرت اجرایی، که طرح‌های چند ساعته وغیرکارشناسی رابرای مدیریت داخلی وجهانی ابلاغ و حتا مواردی را عملی نمود، نشان داد که او قصدبازگشت به اصالت انقلابی خود را دارد.

احمدی‌نژاد نه به‌تنهایی، بلکه به نمایندگی ازجریان فکری شناخته شده‌ایی وارد گود مبارزاتی شد،که دلشوره ی دوری ازرسالت‌ها و دستاوردهای انقلاب همواره اورا آزارداده است. آنان به خوبی می دانستند، دوری از ارزش‌های انقلاب اسلامی تا چه حد می‌تواند بنیان براندازانه ورسواکننده‌ی واقعیت وجودی انقلاب واعمالش باشد. تحسین احمدی‌نژادنیزبه طور دقیق درپاس‌داشت این رجعت وباوربه اصالت‌ها از جانب اوست. احمدی‌نژادفرزند خلف انقلابی‌ست، که به قصد قبضه‌ی قدرت شنیع‌ترین اعمال را در قالب وپوششهای آیینی وانقلابی، به‌قصد حذف رقیب ومصادره‌ی انقلاب به کار برد. او یادآور مجریان تفکری‌ست، که تثبیت و بالندگی خود را درخشونتی انقلابی به قصد ریشه‌کنی مقاومت‌ها وطغیان‌ها جست وجو کرده بود. اوحتا یادآورقربانیان جهالت انقلابی‌ست، جان باختگانی که به قصد یادآوری هشداربه خانمان براندازی سیاست‌های هم‌رزمان انقلابی اوتسلیم ناپذیری را به خفت و بی‌مسوولیتی خود خواسته ترجیح دادند. احمدی نژاد حلقه‌ی اتصال نسل جدیدی‌ست، که فاقد هرگونه تجربه‌ی مستقیمی ازکیفیت شکل‌گیری وتثبیت انقلاب اسلامی‌ست، با واقعیت‌های که در شکل سیاست‌های قالبی و انحصاری تمامی جریان‌های رژیم را قلع وقمع کرد. نسل پرسشگر امروزواقعیت روتین انقلاب را دیگرنه‌تنها درخاطرات و نوشته‌ها وتحلیل‌ها که درسیاست‌های اعلانی واعمالی دولت احمدی نژاد به عینه مشاهده می کند.

احمدی نژاد ذات مصادره‌چی‌های انقلاب را بدون هیچ ترس و واهمه‌ی وبا ایمان راسخ وبااعمالش برما نمایان کرده است. هم آن زمان که سیاست‌های انبساطی خود را در زمینه اقتصادی اجرایی کرد؛ هم آن زمان که مدیریت سیاسی داخلی وخارجی کشور را صرفا براساس حب و بغض ایدئولوژیک وبه دور از مقدرات ومخدرات نظام سیاسی هتاکانه برزبان می آورد، مااصل تفکرانقلابی وواقعیت گریزی آن رابیشتردرک می کنیم. چه چیزی می تواند بی‌توجهی عینی یک ذهن بیماربه توصیه‌های کارشناسان اموررا بهترازانتزاع آن چیز به بیمارگونگی ایدئولوژی نظام  و ارزشهای اصیل انقلابی را بر ما روشن سازد. شاید امروز ارزش‌های به شدت متصلب وبه سختی دگم وتقابل جویانه‌ی نظام سیاسی برای ذهن کسل ومنفعل نسل جدید با اجرای سیاست‌های بی ملاحظه وراستین احمدی نژاد قابل درک‌تر باشد. تحسین صداقت احمدی نژاد با چاشنی ازتاسف وتاثر را آن گاه بیشتر می توان درک کرد، که نتایج ملموس سیاست‌های جهت دار او وتیم فکری‌اش درحوزه‌های مختلف، اذهان خفته وتوده‌ی ناهشیار را به خود آورده؛ که سیاست‌ورزی ومملکت‌داری چیزی فراترازخط ونشان کشیدن‌های چاله‌میدانی وتهدیدها و وعده‌های عوام‌فریبانه است. سعی درساده‌سازی فضای سیاسی با استفاده ازبرنامه‌ریز‌های تقلیل گرایانه وتک بعدی، کلکسیونی ازشاخص‌ها ودرصدهای کم وزیادی را درموضوعات مختلف پدیدار نموده است،که همان اذهان کم حوصله وخاموش را قانع کرده؛ ولازمه‌اش سیاست ومدیریت، درایت وسیاست است.

احمدی نژاد، چه هنگامی که هولوکاست را منکرمی شد؛ ونوید نابودی اسرائیل را در آینده‌ی نزدیک می‌داد، چه‌زمانی که کل تخیل خود را برتغییرنظم جهانی ونظام سلطه متمرکز می‌کرد، آگاهانه می خواست این ندا را سردهد، فارغ ازوجود دست‌به‌دست شدن حکومت بین خودی‌ها، این موارد آرمانهای همیشگی وهمه حال انقلاب است. نبایدتصورکرد، اوهذیان می گوید! اوهوشیارانه همان چیز را نمایان می سازد، که بدنه‌ی اصلی نظام نسبت به ابراز آشکار آن مردد بوده است؛ واین در حالی‌ست، که با تاسی به آن، محفل‌ها وگروه‌های خودی را بر علیه دشمنان غیرخودی وفرضی بسیج کرده و می کند.

هاله‌ی نوری که احمدی نژاد گهگاه آن را می‌بیند، همان ذهن تکامل یافته وملکوتی ست، که آموزه‌های خود را در مراکز رسمی و غیر رسمی دنیا گریز ساختارهای اجتماعی وسیاسی پرورش داده است. مراکز آموزشی‌ای که به نیت ماندگاری درقدرت سیاسی کل تلاش خود را براقناع ذهنیتی متمرکز کرده که سعی دارد راه تمامی مشکلات را در آسمانها بجوید. این جریان نه تنها درمدیران سیاسی که متاسفانه در لایه‌های پنهان و پیدای ساختارهای اجتماعی وفرهنگی ما به آسانی قابل رویت است. این نظام فکری توانسته سالیان دور و درازی بشریت رادروانفسای بی اختیاری وجبریتی قراردهد، که درسایه ی آن توجیه کشتارهای عظیم ومسوولیت ناپذیری اعمال زورگویانه ی خود را تنها به قیمت رجعت دادن به دنیائی که ملاکهای اصیل پاداش‌دهی را در خود دارد منحرف کند.

احمدی نژاد از این جهت قابل تحسین است که نسخه‌های نابودگرانه نظام آموزشی را از حوزه‌های فردی و محفلی درون حاکمیتی به سطح اجتماع ملی و جهانی کشانده و ذهن متمدن و بشر مدرن را با عینیت و مصادیق امروزی تفکری روبرو نموده که تمامیت خواهانه خواستار حذف دیگری‌هایش بوده و هست.

آن خودی که این تفکر در صدد حفظ آن به قیمت سایر دیگری ها است به حدی دامنه‌ائی محدود دارد که بر آن است تا کمیت آن را به سطحی برساند که تمامی معیارهای(خود تعریف) را در کیفیت اعضایش نمایان سازد. احمدی نژاد سه دهه مخفی کاری و محفل بازی تفکرات را برملا ساخت که تنها در خلوت گروهی جسارت ابراز آنان را به منظور برپایی جامعه اسلامی از طریق تاسیس دولت اسلامی، داشت. خروجی این ذهن پرورش یافته نیز عزمی راسخ در حذف فیزیکی و فکری کل گزینه‌های مخالف و تلاش برای صدور انحصارگرائی اعتقادی در گستره‌ای بود که جنگهای چندین ساله و کشتارهای فراوانی را متحمل ساخته و می سازد. امروز رسائی فریاد احمدی نژاد رسوائی و عملیاتی شدن این اندیشه فراتر از مجالس خودی و نمایش دادن تبعات عینی این نگرش برای دیگری‌هائی ورای جغرافیای ایران است.
Bookmark and Share

جمعه، شهریور ۱۵، ۱۳۸۷

اعلام اسامی فعالین سیاسی و مدنی کرد که در اعتصاب غذا قرار دارند

اطلاعیه مطبوعاتی شماره 11
کمیته حمایت از اعتصاب غذای زندانیان سیاسی و مدنی کُرد
طی تماسهای مکرری که در خلال 12 روز اعتصاب غذای نا محدود زندانیان سیاسی و مدنی کُرد از طرف رسانه ها و سازمان ها وفعالان حقوق بشر در سرتاسر جهان با کمیته گرفته شده است، برخی ابهامات نسبت به اعتصاب غذای سراسری زندانیان ومدنی کُرد و پاره ای پرسش های در ارتباط با این حرکت بزرگ اعتراضی مطرح شده است. کمیته لازم می داند، جهت پاسخگوی به این پرسشها نکات ذیل را یاد آوری نماید:
1- به دلیل مشکلات عدیده ناشی از دشواری ارتباط زندانیان اعتصاب کننده با خارج از زندان، گستردگی روز افزون اعتصاب زندانیان و محدودیتهای امنیتی، کمیته ضمن دریافت پاره ی اطلاعات موثق و انتشار سریع آن، تاکنون و با وجود در دست داشتن آمار تقریبی اعتصاب کنندگان موفق به دریافت لیست کامل و مستندی از زندانیان مورد نظر نگردیده بود. لذا در این باره و تاکنون صرفا به ارایه اطلاعاتی موردی اکتفا کرده است.

2- کمیته اعلام می دارد که به محض اطمینان از لیست زندانیان اعتصاب کننده در زندانهای سراسر کشور نسبت به انتشار آن خود را متعهد دانسته و تمام تلاشهایش را با این هدف به عمل خواهد آورد. بدین منظور تاکید می نماید که حداکثر تا قبل از روز یکشنبه طی یک اطلاعیه مطبوعاتی نسبت به انتشار لیست اولیه اعتصاب کنندگان اقدام خواهد کرد.

3- در مورد اطلاعیه مطبوعاتی چهارم سپتامبر "برنامه نظارت بر حمایت مدافعان حقوق بشر" و لیست زندانیانی که این اطلاعیه انتشار داده است، لازم می داند اعلام دارد که تا کنون هیچ گزارشی مبنی بر اعتصاب غذای آقایان فرزاد کمانگر، علی حیدریان، هیوا بوتیمار و محمد صدیق کبودوند دریافت نداشته است.

جمعه 15 شهریور 1387 برابر با 5 سپتامبر 2008

خانواده جمعی از زندانیان سیاسی کُرد و
چاک (مرکز حلبچه برای مقابله با انفال و ژنوسید ملت کُرد)،
کمیته حمایت از اعتصاب زندانیان سیاسی و مدنی کورد در جنوب کوردستان،
گروه روزنامه نگاران بدون مرز کردستان،
انجمن قلم کردستان ایران،
شبکه حقوق بشر کُرد،
انجمن فرهنگی واجتماعی زنان آذرمهر،
کانون روزنامه نگاران کُردستان ایران،
سازمان دانشجویان آزاد کردستان (خاک)،
فعالین مستقل زنان و دانشجویی کُرد،
کمپین سراسری دانشجویان در بند کُرد،
کمپین آزادی روناک صفازاده وهانا عبدی وزینب بایزیدی،
کانون دفاع از حقوق بشر و دموکراسی در ایران،
انجمن حمایت از زندانیان شرق کردستان،
جامعه حمایت از حقوق بشر کُرد در اروپا،
جامعه کُردهای ساکن فرانسه،
کمیته مبارزه با سانسور در ایران،
مرکز زنان کرد در آلمان- کلن،
جمعی از فعالین مدنی ایلام و کرمانشاه در خارج از کشور،
جنبش دمکراتیک یارسان
Bookmark and Share

چهارشنبه، شهریور ۱۳، ۱۳۸۷

کمیته حمایت از اعتصاب غذای زندانیان سیاسی و مدنی کُرد

یادداشت زندانیان اعتصاب کننده #1
از این پس کمیته نامه ها،یادداشت و مقالات زندانیان اعتصاب کننده را که به طرق گوناگون دریافت میدارد از طریق پایگاه اطلاع رسانی خود انتشار و به رویت عموم خواهد رسانید.انتشار این مطالب فقط با ذکر اسم مستعاری که نویسنده ی زندانی اختیار کردهاست مجاز میباشد.

چرا سینه چاکان مبارزه مدنی دم فروبسته اند؟
ده روز از اعتصاب عمومی ما زندانیان سیاسی کرد در زندان های جمهوری اسلامی می گذرد. در طول این ده روز بیشتر زندانیان سیاسی کرد در تهران،سنندج،ارومیه،مهاباد و سقز به این اعتصاب پیوسته اند و بیش از صد نفر در این اعتصاب غذا شرکت جسته اند.این اعتصاب نمود کامل یک مبارزه مدنی مسالمت آمیز و آشتی جویانه است که مبارزان در راه احقاق حقشان برگزیده اند،نمود کامل فداکاری و از جان گذشتگی انسان های فداکاری است که در راه آرمان هایشان ، آزار جسم را از یاد برده اند،همان فداکارانی که تا دیروز سبعانه ترین و وحشیانه ترین شکنجه ها را متحمل شده اند و امروز نیز سختی و آزار اعتصاب را بر خود هموار کرده اند.

در طول این ده روز از سوی برخی احزاب ونهادهای کردستانی حمایت هایی از این اعتصاب غذا به عمل آمد ،برخی احزاب به صدور بیانیه ای اکتفا کردند و برخی دیگر از سازمان ها و نهادها فعالانه تر به حمایت پرداختند . اما در این میان اکثریت سازمان ها و گروه های ایرانی اعم از پوزیسیون و اپوزیسیون اقدامی در راستای حمایت از این اعتصاب انجام نداند.گروههای اصلاح طلب ،دفتر تحکیم وحدت، نیروهای معروف به ملی –مذهبی ،روشنفکران و فعالان سیاسی و بیشتر فعالان حقوق بشری واکنشی هرچند جزئی در رابطه با این اعتصاب غدا انجام نداده اند و در این میان بیشتر گروه های اپوزیسیون نیز ساکت مانده اند.

امروز که " کردستان سنگر جامعه مدنی شده است" چرا سینه چاکان مبارزه مدنی دم فروبسته اند؟ این سینه چاکان که به شدت به نقد و نفی حرکت های غیر مدنی می پردازند، چرا امروز در مقابل مدنی ترین رفتارزندانیان سیاسی کرد دم فرو بسته اند؟ مگر آنان خود را مدافع مبازره مدنی نمی دانند و از این شیوه مبارزه جانبداری نمی کنند؟ در سنندج تا به حال دو تجمع آرام و مدنی در حمایت از این زندانیان صورت گرفته ،در مهاباد نیز تجمعی آرام صورت گرفته است ،ولی تاکنون سینه چاکان مبارزه مدنی کلمه ای در حمایت از-حتی رد- این اعتصاب بر زبان نیاورده اند. مگر همین سینه چاکان نیستند که در صورت زندانی شدن خودی ها به بسیج تمامی نیروها و امکاناتشان می پردازند ؟

امروزکه "کردستان سنگر جامعه مدنی شده است" چرا منادیان دموکراسی و حقوق بشر ساکت مانده اند؟ به راستی آنان نه از سر ترس ،بلکه به دلایلی کاملا مشخص سکوت کرده اند،آنان وقتی سخن از کرد در میان باشد ،حال به هر دلیل و علتی باشد، به پیمان نانوشته خود با حاکمیت پای بند هستند و در یک "همبستری ایدئولوژیک" با حاکمان تمامی تلاش و هم خود را به کار می گیرند تا هر چه اسم کرد و حقوق کرد را بر پیشانی داشته باشد به حاشیه برانند.

آنان در هر حال از طرح نام کرد و کردستان واهمه دارند و ملت کرد به هر نحوی از انحا بخواهد به استیفای حقوق خود بپردازد آنان مخالف هستند ،حال مبارزه مدنی باشد و غیر مدنی .و این گونه است که این سینه چاکان دم فرو بسته اند.
Bookmark and Share

لغوحکم اعدام عدنان حسن‌پور

بی بی سی فارسی:
BBC Persian

لغوحکم اعدام یک فعال کرد در ایران
قوه قضائیه
چهار قاضی ارشد دیوان عالی کشور به همراه شورایی از قضات دادستانی، اتهام آقای حسن پور را "محاربه" ندانستند
صالح نیک‌بخت وکیل مدافع عدنان حسن پور از لغو حکم اعدام موکل اش خبر داده است.

حکم اعدام عدنان حسن پور در آبان ماه سال گذشته در دیوان عالی کشور تأیید و برای اجرا، نهائی شده بود.

آقای حسن پور پیش از بازداست در کردستان،عضو تحریریه هفته نامه ئاسو بود که به دو زبان کردی و فارسی منتشر می شود.

به گفته وکیل مدافع آقای حسن پور، محاکمه و صدور حکم اعدام برای آقای حسن پور که در دادگاه انقلاب اسلامی مریوان صورت گرفته بود، ارتباطی با فعالیتهای روزنامه نگاری یا مدنی و حقوق بشری نداشته بلکه اتهام او اقدام علیه امنیت ملی و جاسوسی و محارب، بوده است.

در قانون مجازات اسلامی که معیار محاکمه قضایی در ایران است محارب به کسی اطلاق می شود که علیه حکومت اسلامی دست به اسلحه ببرد.

صالح نیکبخت در گفت و گو با بخش فارسی بی بی سی گفت که درخواست اعاده دادرسی از سوی وکلای آقای حسن پور و دادستان کل کشور از رئیس قوه قضائیه، مورد موافقت قرار گرفته و پرونده برای رسیدگی مجدد به شعبه دیگری از دادگاه انقلاب کردستان ارسال شده است.

آقای نیکبخت گفت: "اتهام وارده به موکلم از مصادیق اتهام محاربه نبود."

چهار قاضی ارشد دیوان عالی کشور به همراه شورایی از قضات دادستانی، اتهام آقای حسن پور را "محاربه" ندانستند و ۱۰ نفر دیگر نیز درخواست اعاده دادرسی را صحیح تشخیص داده اند.

پیشتنر گفته شده بود که عدنان حسن پور در توضیحاتی بیش از ۱۴۰ صفحه ای اعتراف کرده که با دستگاهی که از جانب افرادی در کردستان عراق در اختیار وی قرار داده شده بوده، از پایگاههای نظامی در غرب ایران تصویر و نقشه تهیه کرده و به یکی از احزاب مخالف جمهوری اسلامی انتقال داده بوده که در کردستان عراق استقرار دارد.

به گفته وکیل مدافع آقای حسن پور، او همچنین اعتراف کرده بود که با فردی در وزارت خارجه آمریکا ارتباط برقرار کرده و از او خواسته بود تا این وزارتخانه دفتری در زمینه امور ایران در کردستان عراق برپا کند تا کسانی که می خواهند با دولت آمریکا تماس برقرار کنند ناچار به پرداخت هزینه گزاف سفر به دوبی نشوند.

صدور حکم اعدام برای عدنان حسن پور مورد اعتراض فعالان حقوق بشر در داخل و خارج ایران، از جمله سازمان گزارشگران بدون مرز قرار گرفت. آنها معتقدند اعترافاتی که صورت گرفته و حکم اعدام نیز بر مبنای آن صادر شده، تحت فشار اخذ شده و فاقد اعتبار است.

Bookmark and Share

وضعیت جسمی اعتصاب کنندگان وخیم تر می شود

10 روز از اعتصاب میگذرد!

خبر
کمیته حمایت از اعتصاب غذای سراسری فعالین سیاسی و مدنی کرد
طبق گزارش های رسیده از زندانهای اوین و ارومیه وضعیت جسمی دانشجویان و فعالین سیاسی و مدنی کرد که در اعتصاب به سر می برند، رو به وخامت گذاشته است.

امروز دهمین روز اعتصاب فعالین سیاسی و مدنی کرد در حالی سپری شد که در زندان اوین خبر می رسد که به دلیل ضعف ناشی از اعتصاب غذا، اعتصاب کنندگان دچار بی هوشی های پی در پی و مکرر شده اند.
از زندان اورمیه نیز خبرهای مشابهی به کمیته می رسند. این در حالی است که مسئولین این زندان های در این باره هیچ واکنشی نشان نداده اند. همچنین در تعدادی از اعتصاب کنندگان به سلول های انفرادی منتقل شده و هرگونه ارتباط تلفنی و ملاقات با خانواده هایشان قطع شده است. این امر موجب نگرانی خانواده ی فعالین سیاسی و مدنی کرد که دراعتصاب غذا به سر می برند، شده است.

خانواده جمعی از زندانیان سیاسی کُرد و
چاک (سازمان مقابله با انفال و ژنوسید ملت کُرد)،
شبکه حقوق بشر کُرد،
انجمن فرهنگی واجتماعی زنان آذرمهر،
کانون روزنامه نگاران کُردستان ایران،
سازمان دانشجویان آزاد کردستان (خاک)،
فعالین مستقل زنان و دانشجویی کُرد،
کمپین سراسری دانشجویان در بند کُرد،
کمپین آزادی روناک صفازاده وهانا عبدی وزینب بایزیدی،
جامعه ی دفاع از حقوق بشر و دموکراسی در ایران
انجمن حمایت از زندانیان شرق کردستان،
جامعه حمایت از حقوق بشر کُرد در اروپا،
جامعه کُردهای ساکن فرانسه،
کمیته مبارزه با سانسور در ایران،
مرکز زنان کرد در آلمان- کلن
جمعی از فعالین مدنی ایلام و کرمانشاه در خارج از کشور
جنبش دمرکراتیک یارسان
گروه روزنامه نگاران بدون مرز کردستان
چهارشنبه 13 شهریور 1387 برابر با 3 سپتامبر 2008

Bookmark and Share

سه‌شنبه، شهریور ۱۲، ۱۳۸۷

درخواست سازمان ملل برای توقف احکام اعدام در ایران

روپرت کالویل، سخنگوی کميساريای عالی سازمان ملل در امور حقوق بشر.(عکس: AFP)

کميساريای عالی سازمان ملل در امور حقوق بشر روز سه شنبه از افزايش ميزان اعدام ها در ايران ابراز نگرانی کرد و از جمهوری اسلامی خواست تا احکام صادره اعدام برای کسانی که در سنين نوجوانی مرتکب جرم شده اند را متوقف کند.

اين کميساريا از محمد فدايی و امير امراللهی به عنوان دو نفری نام برده است که به اتهام قتل در معرض خطر اعدام قرار دارند و افزود: صدور حکم اعدام مغاير با قوانين بين المللی در باره افرادی است که در سنين نوجوانی مرتکب جرم شده اند و تهران نيز آنها را تصويب کرده است.

روپرت کاليول، سخنگوی کميساريای عالی سازمان ملل در امور حقوق بشر، در يک نشست خبری گفت: «ما از دولت ايران می خواهيم که اعدام محمد فدايی و امير امراللهی را به دليل مغايرت آن با موازين بين المللی لغو کرده و از صدور احکام جديد اعدام برای نوجوانان در آينده خودداری کند.»

اين کميساريا همچنين از افزايش تعداد اعدام ها در ايران طی ماه های اخير ابراز نگرانی کرده است.

آقای کالويل می گويد: ايران از ابتدای سال جاری ميلادی تا کنون بيش از ۲۲۰ نفر را اعدام کرده است و در ميان آنها، نام شش نفر از افرادی که در نوجوانی مرتکب قتل شده اند وجود دارد.

  • «ايران از ابتدای سال جاری ميلادی تا کنون بيش از ۲۲۰ نفر را اعدام کرده است و در ميان آنها، نام شش نفر از افرادی که در نوجوانی مرتکب قتل شده اند وجود دارد.»

سخنگوی کمیساریای عالی سازمان ملل در امور حقوق بشر

گزارش ها حاکی است که جمهوری اسلامی ايران در ۲۷ ژوئيه، ۲۹ نفر و هفته گذشته پنج نفر را به دار آويخته است که در ميان اعدام شدگان هفته پيش، يک زن نيز وجود داشت.

ایران در رده دوم جهان

ايران دارای يک از بالاترين نرخ های اعدام در جهان است و سازمان عفو بين الملل اين کشور را در رده دوم پس از چين قرار داده است.

کميساريای عالی سازمان ملل در امور حقوق بشر همچنين از اعدام اخير بهنام زارع و رضا حجازی، دو جوان ايرانی که به جرم ارتکاب قتل در زير هجده سالگی، در ايران به دار آويخته شدند، ابراز نگرانی کرده است.

بهنام زارع، روز سه شنبه، پنجم شهريور ماه، بدون حضور وکيل و خانواده اش به دار آويخته شد. اعدام بهنام زارع يک روز پس از انتشار اطلاعيه اتحاديه اروپا در محکوم کردن اعدام رضا حجازی، صورت گرفت.

اعدام رضا حجازی نیز ساعاتی پس از آن اتفاق افتاد که به وکيل او اعلام شد اجرای حکم به تعويق افتاده است.

سازمان ديده بان حقوق بشر و کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران اين اعدام ها را محکوم کرده اند.

طبق ماده ۳۷ کنوانسيون حقوق کودک و بند ششم ماده پنج ميثاق بين المللی حقوق مدنی و سياسی، که به تصويب ايران نيز رسيده است، اعدام افرادی که در زمان ارتکاب جرم سن شان زير ۱۸ سال باشد، ممنوع است.

ايران در سال ۱۳۷۲ کنوانسيون حقوق کودک را پذيرفته و در سال ۱۳۵۴ به ميثاق بين المللی حقوق مدنی و سياسی پيوسته است.

در هر دو سند بين المللی به صراحت، دولت ها از اعمال مجازات مرگ برای اطفالی که در زمان ارتکاب جرم سن آنها کمتر از ۱۸ سال بوده، منع شده اند.

منع اين مجازات غير قابل برگشت به زندگی، در ماده ۳۷ کنوانسيون حقوق کودک به تصويب مجلس شورای اسلامی رسيده و شورای نگهبان در نظريه خود هيچ گونه ايراد شرعی بر اين ماده قانونی وارد نياورده است.

جمهوری اسلامی ايران اتهام های غرب مبنی بر نقض حقوق بشر را رد می کند و اخيرا عليرضا جمشيدی، سخنگوی قوه قضاييه اعلام کرد که هيچ اعدامی در مقطع سنی زير ۱۸ سال انجام نمی شود اما قصاص با اعدام متفاوت و حق خصوصی فرد است.

در حالی که بر اساس کنوانسيون حقوق کودک، افراد زير ۱۸ سال کودک محسوب می شوند ولی جمهوری اسلامی ايران با استناد به قوانين شرع، سن قانونی برای پسران را ۱۵ سال قمری و برای دختران ۹ سال قمری می داند.

به‌ نقل از رادیو فردا

Bookmark and Share

اعتراض به اعمال خشونت در تجمع مسالمت آمیز سنندج

اطلاعیه شماره 9

کمیته حمایت از اعتصاب غذای زندانیان سیاسی و مدنی کُرد:
هم چنان که در اطلاعیه ی پیشین کمیته نیز عنوان شد، نیروهای امنیتی، لباس شخصی و واحد زنان بسیج سپاه پاسداران موسوم به" خواهران زینب" به تجمعی حمله بردند، که به صورت کاملا مسالمت آمیز و مصادف با روزجهانی صلح در همبستگی با اعتصاب غذای زندانیان سیاسی و مدنی کُرد برگزار شده بود.
در این تجمع مادران زندانیان مورد اهانت و ضرب وشتم قرار گرفتند، خانواده مبارزان زندانی مورد شدیدترین اشکال خشونت و سرکوب واقع شده؛ و حقوق اولیه ی انسانها برای برگزاری تجمع مسالمت آمیز پایمال شد.

کمیته حمایت از زندانیان سیاسی و مدنی کُرد با محکوم ساختن در پیشگاه انسانیت و وجدانهای بیدارازتمامی اقشار دعوت به عمل می آورد، تا در مقابل خشونت آفرینی، مبارزات مسالمت آمیز خود را برای ملزم ساختن حاکمیت به رعایت حداقل استانداردهای حقوق بشر و آزادی های اساسی، گسترش دهند.

خانواده جمعی از زندانیان سیاسی کُرد
و
چاک (سازمان مقابله با انفال و ژنوسید ملت کُرد)،
شبکه حقوق بشر کُرد،
جمعیت کردهای مقیم فرانسه،
انجمن فرهنگی واجتماعی زنان آذرمهر،
سازمان دانشجویان آزاد کردستان (خاک)،
فعالین مستقل زنان و دانشجویی کُرد،
کمپین سراسری دانشجویان در بند کُرد،
کمپین آزادی روناک صفازاده وهانا عبدی وزینب بایزیدی .
جامعه ی دفاع از حقوق بشر و دموکراسی در ایران
انجمن حمایت از زندانیان شرق کردستان
جامعه حمایت از حقوق بشر کُرد در اروپا
کمیته مبارزه با سانسور در ایران،
مرکز زنان کرد در آلمان- کلن
جمعی از فعالین مدنی ایلام و کرمانشاه در خارج از کشور

سه شنبه 12 شهریور 1387 برابر با 2 سپتامبر 2008
Bookmark and Share

دوشنبه، شهریور ۱۱، ۱۳۸۷

اقامه‌ دعوی کردستانی ها علیه‌ جنایات جمهوری اسلامی در دادگاه بين‌المللي جنائي لاهه

روزجمعه‌ 29 اوت 2008، تجمعی مسالمت آمیز با شرکت نمایندگان احزاب و سازمانهای سیاسی و دمکراتیک کرد، ساکن کشور هلند در پشتيباني از كمپين "توقف" اعدام کرد در ایران درمقابل ساختمان دادگاه بین‌المللی جنایی لاهه‌ برگزار شد. تجمع‌كنندگان پلاكاردها و تصاوير تعدادي زیادی از زندانيان محکوم به‌ اعدام و دیگر فعالان مدني را در دست داشتند. تجمع همزمان با اعتراض به احكام اعدام 8 تن از فعالين حقوق بشر كرد درايران، فرم تقاضاي رسيدگي به پرونده جنايت قارنا (11 شهريور1358) را به این دادگاه‌ تقدیم کرد. این فرم به‌ همراه‌ دادخواستی که‌ از طرف شبکه‌ حقوق بشر کرد و سازماندهندگان این آکسیون تهیه‌ شده‌ بود از طرف دادگاه به‌ عنوان اولین شکایت علیه‌ جنایات جمهوری اسلامی در کردستان ایران به‌ ثبت رسید. در بخشی از این دادخواست ضمن اشاره‌ به‌ قتل عام قارنا‌ از طرف حکومت ایران و پاسدرانش و این واقعیت که‌ اجری عدالت و احقاق حقوق قربانیان انتظاری عبث است، اینگونه‌ ادامه‌ می‌دهد: "این پاسداران نه‌تنها هیچگاه برای جنایتی که‌ مرتکب شده‌ بودند مجازات نشدند بلکه‌ در مقابل برای این عمل نسل کشی در قارنا تشویق شده‌ و جایزه‌ گرفتند. جنایتهای از این دست از طرق مختلف بطور مدام در جریان بوده‌ است. اینک 8 فعال مدنی، خبرنگار، معلم و دانشجوی کرد به‌ جرم محاربه‌ (جنگ علیه‌ خدا) به‌ اعدام محکوم شده‌اند." سپس دادخواست ضمن اشاره‌ به‌ اعتصاب غذای نامحدود زندانیان سیاسی و مدنی کرد اقدام عاجل جهت نجات جان این زندانیان را که‌ نمایندگان به‌ حق مردم کرد هستند شده:‌
" این زندانیان در جهت حساس نمودن افکارعمومی ایرانی و بین‌المللی در اعتراض به‌ احکام اعدامی که‌ به‌ نمایندگان جامعه‌ کردی تحمیل شده‌ و سرکوب تبعیض‌آمیز حقوق انسان در داخل و بیرون زندان به‌ این اعتصاب دست زده‌اند. چنانچه‌ جهان در آن زمان از حادثه‌ قارنا آگاهی پیدا نکرد، اینک با امکان استفاده‌ از ابزار وسیع رسانه‌ای موجود، هیچ بهانه‌ای برای نداشتن آگاهی ازآنچه‌ که‌ امروز در ایران می‌گذرد نمانده‌ است. دیگر سکوت جایز نیست. هر آنچه‌ را که‌ از دستمان بر آید برای نجات جان این قربانیان باید انجام دهیم. این وظیفه‌ ماست که‌ در این مورد به‌ جامعه‌ جهانی هشدار دهیم."
Bookmark and Share

توقف اعدام کرد در ایران

(ترجمه‌ دادخواست تسلیمی به‌ دادگاه بین‌المللی جنایی لاهه‌ در روز 29 سپتامبر 2008 توستتجمع کردها در ‌لند)
کردستانیان ساعت 1 بعدازظهر گروهی پاسدار به‌ روستای قارنا وارد شدند. در اولین بازدید کسی را نیافتند، چون همه‌ اهالی یا فرار کرده‌ و یا خود را پنهان کرده‌ بودند. پاسداران جستجوی خانه‌به‌خانه‌ را آغاز کردند. هرکه‌ را یافتند یا در جلو خانه‌اش، یا در مقابل مسجد روستا‌ سربریدند و تیرباران کردند. چنازه‌ی سربریده‌ و تیرباران شده‌ها را به‌ پشت ماشینهای خود بسته‌ و تا نقده‌ به‌ دنبال خویش کشیدند و در شهر نیز به‌ نمایش آنها پرداختند. بیشتر قربانیان بچه‌ و پیر و از کارافتاده‌ بودند که‌ مجال فرار نداشته‌ و در آبادی خود را پنهان کرده‌ بودند. همه‌آنان غیر مسلح و بی‌گناه‌ بودند. حتی سرتنها ملای دهکده‌ را نیز از تن جدا کردند.
این حادثه‌ در 2 سپتامبر 1979 (11 شهرتیور 1358) در یک روستای کرد نشین در 12 کیلومتری نقده اتفاق افتاد‌. افکار عمومی خارج از ایران از این جنایت دسته‌جمعی بی‌اطلاعند. بجز اهالی منطقه‌ احاد قلیلی در داخل ایران از ماوقع این حادثه‌ باخبر شدند.

این پاسداران نه‌تنها هیچگاه برای جنایتی که‌ مرتکب شده‌ بودند مجازات نشدند بلکه‌ در مقابل برای این عمل نسل کشی در قارنا تشویق شده‌ و جایزه‌ گرفتند. جنایتهای از این دست از طرق مختلف بطور مدام در جریان بوده‌ است. اینک 8 فعال مدنی، خبرنگار، معلم و دانشجوی کرد به‌ جرم محاربه‌ (جنگ علیه‌ خدا) به‌ اعدام محکوم شده‌اند. جان آنها در خطر است. با توجه‌ به‌ تازه‌ترین اخبار، زندانیان سیاسی کرد در همه‌ زندانهای از روز دوشنبه‌ 28 اوت 2008 در اعتراض به‌ احکام صادره‌ و پایمال شدن شدید حقوق بشر در کردستان ایران، اعتصاب غذای نامحدودی را آغاز کرده‌اند.

8 فعال مدنی و خبرنگار کرد که‌ به‌ اعدام محکوم شده‌اند، اسامی آنها به‌ قرار زیر است:
  1. عدنان حسن پور، روزنامه‌نگار، برنده‌ جایزه‌ خبرنگاری از کشور ایتالیا از "موسسه‌ اطلاع‌رسانی، امنیت وآزادی" Information, Safety & Freedom Association
  2. هیوا بوتیمار، روزنامه‌نگار، فعال مدنی
  3. فرزاد کمانگر، معلم، فعال مدنی
  4. انور حسین‌پناهی، معلم، فعال مدنی
  5. فرهاد وکیلی، فعال مدنی و حقوق بشر
  6. علی حیدریان، فعال مدنی
  7. ارسلان اولیایی، فعال مدنی
  8. حبیب الله لطیفی، دانشجو، فعال مدنی
در همین حال 7 فعال کرد با احکام سنگین تا 11 سال مواجه شده‌اند:
محمد صدیق کبودوند، فعال حقوق بشر- 11 سال حبس، هانا عبدی، فعال حقوق زنان، 5 سال حبس، زینب بایزیدی، فعال حقوق زنان، 4 سال حبس، فاطمه گفتاری، فعال حقوق زنان، 18 ماه حبس، امیررضا اردلان، دانشجو، یک سال حبس، علی شاکری، دانشجو، 2 سال ونیم حبس، سهراب جلالی، فعال مدنی، در حال سپری نمودن حکم و تبعید به کاشمر.

اعتصاب غذای این زندانیان به‌ جهت حساس نمودن افکار داخلی و بین‌المللی علیه‌ صدور احکام به‌ نمایندگان واقعی کرد آغاز شده‌ است. آنان همچنین با این آکسیون خود ادامه‌ نقض حقوق‌بشر در داخل و خارج زندان را محکوم می‌کنند.

چنانچه‌ جهانیان آنزمان از آنچه‌ در دهکده‌ قارنا اتفاق افتاد مطلع نشدند، اینک با وجود ابزار های متنوع رسانه‌ای موجود، هیچ بهانه‌ای برای عدم آگاهی از اتفاقاتی که‌ در ایران بوقوع می پیوندد‌ باقی نمی‌ماند. دیگر سکوت جایز نیست. برای نجات جان آنان باید هر آنچه‌ در توان داریم بکار بندیم. این دیگر وظیفه‌ ماست که‌ به‌ جامعه‌ جهانی هشدار دهیم.

از شما میخواهیم که‌ به‌ آنان یاری رسانید تا اجرای اعدامشان متوقف شود.

در ساعت 13 روز 29 اوت 2008 ، جلو درب دادگاه بین‌المللی جنایی درلاهه‌ ما با همدیگر جمع خواهیم شد تا به‌ این احکام اعتراض نموده‌ و از دادگاه جنایی درخواست کنیم که‌ جنایتهای حکومت ایران علیه‌ قربانیان کرد را تحت‌تعقیب قراردهد.
روز و ساعت :

جمعه‌ 29 اوت 2008، ساعت 1 بعدازظهر
مکان :
دادگاه بین‌المللی جنایی
International criminal court(ICC)
Maanweg, 174
2516 AB, The Hague
The Netherlands

سازمان‌دهندگان: حزب دمکرات کردستان ایران- حزب کومه‌له‌- مرکز چاک- پارت آزادی کردستان- مرکز میدیای کرد- راستان- سازمان پناهندگان کرد ایرانی در هلند- کمیته‌ ایرانی حقوق‌بشردرهلند- سازمان جوانان کرد، بیسنور


کمپین: توقف اعدام کرد
شبکه‌ حقوق بشر کرد
info@kurdsnetwork.com
Bookmark and Share

بیانیه ی مشترک اتحادیه ی دمکراتیک دانشجویان کورد و اتحادیه ی انجمن های اسلامی دانشجویان، دفتر تحکیم وحدت( طیف علامه) در خصوص نقض حقوق بشر در کردستان


متاسفانه هر روز شاهد و شنونده اخبار نقض گسترده ی حقوق بشر از جای جای ایران هستیم. سرکوب فعالین جنبش های دانسجویی، زنان، کارگری و بازداشت گسترده ی فعالین حقوق بشر در کنار توقیف رسانه ها و فیلترینگ به راهکار حاکمیت برای حل مشکلات جامعه ایران مبدل گردیده است. ضعف قانون در کنار عملکرد فرا قانونی و غیر قانونی برخی از نهادهای قضایی و امنیتی سبب تشدید این وضعیت اسفناک گردیده است.

در میان این اخبار ناخوشایند، متاسفانه تداوم نقض حقوق بشر و آسیمیلاسیون فرهنگی و هویتی در مناطق کوردنشین فراگیر تر و دردناک تر است. صدور حکم اعدام برای 8 تن از فعالین کورد( آقایان فرزاد کمانگر، عدنان حسن پور، هیوا بوتیمار، علی حیدریان، ارسلان اولیایی، حبیب الله لطیفی، فرهاد وکیلی، انور حسین پناهی) و همچنین ادامه ی بازداشت و زندانی کردن محمد صدیق کبودوند دبیر سازمان دفاع از حقوق بشر کوردستان، یاسر گلی، هدایت غزالی، صباح نصری، هانا عبدی، روناک صفارزاده، زینب بایزیدی، سامان رسولپور و خسرو کردپور و نیز شکنجه، تهدید و اعمال فشار بر سایر فعالین کورد و خانواده های ایشان در کنار امنیتی نمودن فضا به جهت موجه جلوه دادن این سرکوب و برخوردها با استناد به مفاهیم موهومی و مبهمی نظیر تجزیه طلبی، اقدام علیه امنیت ملی و ....در طی چند ماه گذشته گویای اوج گرفتن نقض حقوق بشر و بر خورد غیر انسانی حاکمیت در کوردستان است.

لذا ما به عنوان اتحادیه ی دمکراتیک دانشجویان کورد و اتحادیه ی انجمن های اسلامی دانشجویان- دفتر تحکیم وحدت( طیف علامه)- با آگاهی از رویکرد و رفتار حاکمیت در طی سالیان گذشته در کوردستان، ضمن محکوم نمودم این روند، خواستار توقف خودسری های نهادهای امنیتی و قضایی در کوردستان، و برخورداری شهروندان کورد و علی الخصوص زندانیان سیاسی از حقوق انسانی و قانونی شان می باشیم.

شهریور ماه 1387
  1. اتحادیه ی دمکراتیک دانشجویان کورد
  2. انجمن اسلامی دانشجویان دمکراسی خواه دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران
  3. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی
  4. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی امیر کبیر
  5. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی خواجه نصیر
  6. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه کوردستان
  7. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ایران
  8. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تربیت معلم تهران
  9. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شهید عباسپور
  10. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تربیت دبیر رجایی
  11. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه بو علی همدان
  12. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شیراز
  13. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز
  14. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی شیراز
  15. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه اصفهان و علوم پزشکی اصفهان
  16. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه بو علی همدان
  17. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه فردوسی و علوم پزشکی مشهد
  18. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی سهند تبریز
  19. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه ایلام
  20. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه مازندران
  21. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شهرکرد
  22. نجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی نو شیروانی بابل
  23. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه کرمان
  24. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز
  25. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه محقق اردبیل
  26. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه زنجان
  27. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه بیرجند
  28. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تربیت معلم سبزوار
  29. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه سمنان
  30. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی شاهرود
  31. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعت نفت آبادان
Bookmark and Share