پنجشنبه، مرداد ۱۰، ۱۳۸۷
جزئیات بیشتر از بازداشت سامان رسولپور
سامان رسول پور، روزنامه نگار و عضو هیات اجرایی سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان، صبح امروز بازداشت شد.
به گفته مادر وی، ساعت 7 صبح تعدادی از نیروهای لباس شخصی با در دست داشتن حکم جلب سامان رسول پور، وی را بازداشت نمودند. این افراد اقدام به تفتیش منزل و وسایل شخصی نامبرده نموده اند.
بعد از مراجعه ی پدر وی به ستاد خبری اطلاعات مهاباد، به وی گفته می شود که سامان به اتهام تبلیغ علیه نظام با انتشار گزارش و مصاحبه با خبرگزاری ها بازداشت شده است. شایان ذکر است محمد صدیق کبودوند، رئیس سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان با همین اتهام به 11 سال حبس تعزیری محکوم شد. به همین دلیل بازداشت سامان رسولپور باعث نگرانی هایی در میان فعالین حقوق بشر و خانواده ایشان شده است.
اما همزمان گمان این می رود که سامان به دلیل تجمع دیروز صبح مهاباد بازداشت شده باشد. در همین حال مادر ایشان اشاره کرد که روز گذشته سامان حتی برای یک لحظه هم از منزل خارج نشده بود. تجمع دیروز مهاباد در اعتراض به صدور حکم اعدام فعالین کرد صورت گرفت.
سامان رسول پور عضو هیات اجرایی سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان می باشد. در همین حال این احتمال وجود دارد که بازداشت سامان رسول پور به دعوت از سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان برای شرکت در مجمع عمومی نهادهای حقوق بشری آسیا و اقیانوسیه در کوالالامپور، مربوط باشد. گفتنی است سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان به همراه سازمان ادوار تحکیم و کانون مدافعان حقوق بشر برای شرکت در اجلاس سالانه نهادهای حقوق بشری آسیا و اقیانوسیه در مالزی با حضور کشورهای حوزه آسیای میانه و جنوب شرق آسیا دعوت شده بود. امید بیگ زاده نماینده سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان در این اجلاس می باشد.
از آسو صالح
چهارشنبه، مرداد ۰۹، ۱۳۸۷
عفو بینالملل: به تبعیض علیه مردم كرد خاتمه دهید
سازمان عفو بین الملل می گوید زنان کرد با تبعیضی مضاعف روبرو هستند |
عفو بینالملل, سازمان حامی حقوق بشر مستقر در لندن
ترخیص: به وقت گرینویچ یك دقیقه پس از نیمه شب30 ژوئیه 2008
عفو بینالملل در گزارش جدیدی كه امروز منتشر شد اظهار داشت كه حكومت اسلامی ایران در وظیفه خود در پیشگیری از تبعیض و تعدیات حقوق بشری علیه شهروندان كرد خود، به خصوص زنان، كوتاهی میكند. این سازمان اظهار نگرانی كرد كه سركوب كرد و به خصوص مدافعان حقوق بشر در حال گسترش است.
گزارش، نمونههایی از تبعیضهای فرهنگی و مذهبی علیه تقریبا 12 میلیون كرد را كه در ایران زندگی میكنند و حدود 15 در صد از جمعیت را تشكیل میدهند بر میشمارد.
گزارش یاد شده بر مسایل مربوط به مسكن، آموزش و اشتغال تمركز میكند. مدافعان حقوق بشر و كاركنان رسانهها نیز به خاطر اظهار عقاید خود هدف قرار میگیرند.
عفو بینالملل میگوید: «قانون اساسی ایران برابری همه ایرانیان در برابر قانون را فراهم كرده است. ولی، همان طور كه گزارش ما نشان میدهد، برای كردها در ایران واقعیت چیز دیگری است. حكومت ایران برای محو تبعیض، یا پایان بخشیدن به چرخه خشونت علیه زنان و مجازات مسئولان آن، گامهای كافی برنداشته است».
گزارش میگوید كه زنان كرد - به عنوان اعضای یك اقلیت قومی به حاشیه رانده شده، و به عنوان زن در جامعهای عمدتا پدرسالار - با چالش مضاعفی برای احقاق حقوق خود روبرو هستند.
گرچه زنان و دختران پایه اصلی فعالیت اقتصادی در مناطق كردنشین را تشكیل میدهند، برای توجیه نفی حقوق بشری آنان از آداب و رسوم محدودكننده اجتماعی بهره گرفته میشود. این رسوم به معنای آن است كه مقامات دولتی ممكن است نتوانند در باره نابرابریهای آموزشی دختران، ازدواج اجباری و زودرس، و خشونت خانوادگی علیه دختران و زنان كرد - و عواقب شدید برخی از این تعدیات، از جمله «قتلهای ناموسی» و خودكشی - به تحقیق بپردازند.
عفو بینالملل میگوید: «زنان كرد به صورت روزانه قربانی خشونت میشوند و از سوی مأموران حكومتی، گروهها یا افراد شامل اعضای خانواده خود، تحت تبعیض قرار میگیرند. مقامات ایران متعهدند كه كوشش لازم را برای از بین بردن خشونت علیه زنان در خانه و جامعه مبذول دارند، ولی این كار اصلا انجام نمیشود».
گزارش تحت عنوان «ایران: تعدیات حقوق بشری علیه اقلیت كرد» تصدیق میكند كه در عین این كه فرهنگ كردی، مانند لباس و موسیقی، عموما محترم شمرده میشود و زبان كردی در تعدادی از رسانهها و برخی از نشریات به كار برده میشود، جامعه كرد همچنان از تبعیض ریشهدار رنج میبرد.
نمونه¬هایی اخیرا موارد مشخص نقض حقوق بشر در مورد كردها را برجسته كرده است:
* فرزاد كمانگر، علی حیدریان و فرهاد وكیلی، كه هر سه كرد هستند در فوریه 2008 پس از یك روند به شدت پرایراد كه فاقد بسیاری از استانداردهای بینالمللی یك دادگاه عادلانه بود به جرم «محاربه» (دشمنی با خدا) به اعدام محكوم شدند. اتهام محاربه علیه كسانی به كار میرود كه به مخالفت مسلحانه علیه حكومت متهم شوند، و ظاهرا در مورد این افراد اتهام عضویت در حزب کارگران کردستان PKK كه در تركیه دست به حمله میزند مطرح بوده است. علی حیدریان و فرهاد وكیلی، ظاهرا به دلیل جعل اسناد، همچنین به 10 سال زندان محكوم شدهاند. بر اساس قوانین ایران، آن دو باید پیش از اعدام محكومیت زندان خود را بگذرانند.
«فعالان حقوق بشر در ایران» گزارش دادند كه وقتی مقامات زندان رجایی شهر در استان تهران رأی دیوان عالی كشور را به فرزاد كمانگر كه یك معلم 32 ساله است ابلاغ كردند از او خواستند كه طی نامهای تقاضای عفو كند. او از این كار به دلیل این كه تقاضای عفو به معنای پذیرش جرم است امتناع كرده و همواره منكر آن بوده كه جرمی مرتكب شده است. دیوان عالی كشور حكم او را در 11 ژوئیه تنفیذ كرده است و حكم ممكن است در هر زمان به مرحله اجرا درآید.
* محمد صدیق كبودوند در ماه مه سال جاری در شعبه 15 دادگاه انقلاب تهران به 11 سال زندان محكوم شد. محكومیت ظاهرا شامل 10 سال زندان به خاطر «اقدام علیه امنیت كشور» به دلیل تأسیس سازمان حقوق بشر كردستان، و یك سال زندان به اتهام «تبلیغ علیه نظام» بوده است. حكم پس از یك محاكمه ناعلنی صادر شده است. عفو بینالملل محمد صدیق كبودوند را یك زندانی وجدان میشناسد كه صرفا به دلیل اعمال مسالمتآمیز حقوق خود بر آزادی بیان و تجمع در زمینه كار خویش به عنوان رییس سازمان حقوق بشر كردستان و فعالیتهایش به عنوان یك روزنامهنگار بازداشت شده است. این حقوق در میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی كه ایران یك عضو امضا كننده آن است صریحا به رسمیت شناخته شده است.
* هانا عبدی، دانشجوی روانشناسی، در 4 نوامبر 2007 در خانه پدربزرگ خود در سنندج دستگیر شد. او برای مدت سه ماه بدون ملاقات در انفرادی بازداشت بود. در ژوئن سال جاری، او به پنج سال زندان در تبعید در آذربایجان شرقی در شهر كوچكی به نام گرمی در مرز جمهوری آذربایجان محكوم شد. به گفته وكیل او، شعبه 2 دادگاه انقلاب سنندج او را به اتهام «تجمع و تبانی برای ارتكاب جرم علیه امنیت كشور» مجرم شناخته است. او عضو كمپین برای برابری است كه یك ابتكار در باره حقوق زنان در ایران است و هدف پایان بخشیدن به تبعیضات قانونی علیه زنان در ایران را دنبال میكند. عفو بینالملل هانا عبدی را یك زندانی وجدان میشناسد كه صرفا به دلیل اعمال مسالمتآمیز حق خود بر آزادی بیان و تجمع بازداشت شده است، و اتهام علیه او را دارای انگیزه سیاسی میشناسد.
عفو بینالملل گفت: «ما از مقامات ایران مصرا میخواهیم كه برای پایان دادن به تبعیض و موارد نقض حقوق بشر مرتبط با آن كه كردها، و در واقع همه اقلیتها در ایران با آن روبرو هستند، اقدامات مشخصی را انجام دهد».
«كردها و همه افراد وابسته به جوامع اقلیتی ایران، از مرد و زن و كودك، حق دارند كه از طیف كامل حقوق بشری خود برخوردار شوند. مقامات ایران باید حقوق مدافعان حقوق بشر،شامل فعالان حقوق زنان، را حمایت و ترویج كنند و به تعهدات خود تحت قوانین بینالمللی حقوق بشرپایبند باشند.»
پسزمینه
گزارش 57 صفحهای «ایران: تعدیات حقوق بشری علیه اقلیت كرد» (ایندكس عفو بینالملل MDE 13/088/2008) تازهترین گزارش از سلسله گزارشهای عفو بینالملل در مورد تعدیات حقوق بشری علیه اقلیتهای قومی و فرهنگی در ایران است. گزارشهای پیشین، تعدیات علیه عربهای اهوازی و اقلیت بلوچ را تشریح كردهاند.
عفو بینالملل در گذشته بسیاری از نگرانیها و موارد یادشده در این گزارش را با مقامات ایران در میان گذاشته، ولی پاسخ كافی دریافت نكرده است. آنان به ندرت به این سازمان پاسخ میدهند و بیش از 28 سال اجازه ندادهاند كه عفو بینالملل برای تحقیق در باره حقوق بشر وارد ایران شود.
یکشنبه، مرداد ۰۶، ۱۳۸۷
بازداشت يک فعال حقوق بشر در مهاباد
سامان رسول پور، عضو هيئت اجرايی سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان و روزنامه نگار، صبح روز يکشنبه ششم مرداد، در مهاباد بازداشت شد. آسو صالح، عضو هيئت اجرايی سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان و سخنگوی اين سازمان در خارج از کشور، در گفت و گويی با راديو فردا درباره بازداشت آقای رسول پور گفت:«صبح روز يکشنبه، هشت نفر از ماموران لباس شخصی که خود را مامور اداره اطلاعات شهرستان مهاباد معرفی کردند، به خانه سامان رسول پور مراجعه و پس از ارائه يک برگ، او را بازداشت کردند.» آقای صالح، اتهامی را که اين فعال حقوق بشر بر اساس آن بازداشت شد، «سازماندهی تجمع روز شنبه درمهاباد» عنوان کرد. اين تجمع به درخواست سه تشکل غير دولتی در اعتراض به صدور احکام اعدام برای شش تن از فعالان مدنی درکردستان در يک سال گذشته برگزار شد. به گفته آقای صالح، در اين تجمع مسالمت آميز حدود ۳۰۰ نفر شرکت کرده بودند. آسو صالح با رد اتهام وارد شده به سامان رسول پور گفت:«اين در حالی است که به گفته مادر سامان، او روز شنبه حتی برای يک لحظه از منزل خارج نشده بود. لذا اتهامی که به سامان وارد شده، کاملا کذب است.» سخنگوی سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان سپس با اشاره به اين موضوع که اين سازمان، همراه با کانون مدافعان حقوق بشر و سازمان ادوار تحکيم وحدت، دو نهاد ديگر جامعه مدنی ايران، به نشست مجمع عمومی نهادهای حقوق بشری آسيا و اقيانوسيه در مالزی دعوت شده بود، اين احتمال را مطرح کرد که بازداشت آقای رسول پور جدا از تجمع روز شنبه درمهاباد و در ارتباط با اين نشست باشد. بر اساس گزارش ها، اميد احمدزاده، نماينده سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان در اين نشست شرکت کرده است. در مورد آخرين اطلاعات از وضعيت سامان رسول پور، آسو صالح گفت که پس بازداشت وی، پدرش به اداره اطلاعات مهاباد مراجعه کرد، اما مشخص نشد که سامان رسول پور در آنجا دربازداشت به سر می برد و يا اينکه به محل ديگری منتقل شده است. اين بازداشت در حالی انجام می گيرد که محمد صديق کبودوند، رييس سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان و روزنامه نگار، در اوایل ماه گذشته به 11 سال زندان محکوم شد. آقای کبودوند دهم تيرماه سال گذشته دستگير شد و از آن هنگام تاکنون به دليل ناتوانی در پرداخت قرار تامين ۱۵۰ ميليون تومانی در زندان به سر برده است. او مدت پنج ماه در سلول های انفرادی بند ۲۰۹ و ۲۴۰ زندان اوین سپری کرده است. به گفته وکيل اين فعال حقوق بشری، نسرين ستوده، قبل از بازداشت محمد صديق کبودوند، يعنی درمرحله دادسرا، برای او قرار وثيقه ای به مبلغ ۱۵۰ ميليون تومان اعلام شد که به دليل عدم توانايی پرداخت اين مبلغ، آقای کبودوند همچنان در زندان به سر می برد. بنا به گفته وکلای اين روزنامه نگار، پرونده او بر اساس شنود تلفنی تشکيل شده است؛ مسئله ای که بنا بر قانون اساسی جمهوری اسلامی «غير قانونی» است.
ایران ۲۹ تن را اعدام کرده است
ایران پس از چین، بیشترین اعدام را اجرا می کند |
تلویزیون دولتی ایران در اطلاعیه اعلام کرده است که برخی از اعدام شدگان کسانی بودند که در زمینه های مختلف از جمله قتل، تجاوز جنسی، دزدی مسلحانه و قاچاق مواد مخدر مجرم شناخته شده بودند.
تمامی این ۲۹ تن، در ساعات اولیه بامداد روز یکشنبه ۶ مرداد (۲۷ ژوئیه)، در زندان اوین تهران اعدام شده اند.
در بخشی از اطلاعیه پخش شده از تلویزیون دولتی ایران در مورد این اعدام ها
گفته شده است: "این مجرمان، هزاران کیلو مواد مخدر را به داخل و خارج کشور
قاچاق کرده بودند".
عفو بین الملل که از گروه های مدافع حقوق بشر است، می گوید دولت ایران در سال گذشته میلادی بیش از هر کشور دیگری (به استثنای چین) دست به اعدام افراد زده است.
بر اساس گزارش این گروه، شمار اعدام شدگان سال گذشته میلادی در ایران، به سیصد و هفده نفر می رسد.
پنجشنبه، مرداد ۰۳، ۱۳۸۷
نامه جمعی از زندانیان سیاسی زندان سنندج به رئیس قوه قضائیه
جمعی از زندانیان سیاسی یا امنیتی زندان مرکزی سنندج طی یک نامه وضعیت محاکم قضایی کردستان را تشریح نمودند. متن کامل این نامه در پی می آید:
رياست محترم قوه قضاييه
جناب آقاي سيدمحمود شاهرودي
باسلام و عرض ادب
در اين برهه از زمان هرچند فرصتي فراهم آمد تاجنابعالي از استان كردستان ديدن و در راستاي اهداف كاري از مراكز قضايي بازديد نماييد،اما همچنان كه استحضار داريد حقايق هميشه آنچيزي نيست كه در كلام مامورين و منسوبين جاري است، بلكه پشتصحنهاي هميشگي و دايمياز مواد قانوني اجرا نشده و اجحاف وجود دارد كه حضرتعالي هيچگاه از مجاري رسمي و متعارف از آنآگاه نخواهيد شد.
متاسفانه وضعيت عمومي محاكم قضايي دادگستريهاي تابعه كردستان خصوصا دادگاه و دادسراي انقلاب سنندج،بهحدي نااميدكننده و مبتني بر نگاههاي سليقهاي و امنيتي است كه شايد براي جنابعالي تصورناپذير باشد. مشاهده و تعمق در اين وضعيت گاها آدم را به ترديد ميافكند كه واقعا دادگاه و دادسرا آيا زيرمجموعه نهادهاي امنيتي و اطلاعاتي هستند يا بخشي از يك قوه مستقل بهنام قوه قضاييه؟ حتي در بسياري موارد خود قضات و مقامات دادگستري به صراحت يا بهطور ضمني وابستگي خود را به مراكز قدرت خارج از قوه را تاييد و به آن افتخار هم ميكنند!
گمان نويسندگان اين مرقومه برآن است كه ديدار شما با مردم كردستان فرصت مغتنمي براي ما زندانيان سياسي بود تا نكاتي چند را به حضور حضرتعالي يادآور شويم كه البته از نگاه تيزبين شما مستور نمانده و چندسال قبل طي اطلاعيهاي از طريق رسانهها به اطلاع عموم مردم رسانديد و به تمامي مراكز قضايي و ارگانها ذيربط بخشنامه نموديد، اما متاسفانه عليرغم اهتمام جنابعالي و وجود مواد و تصريحات قانوني متعدد در قوانين موضوعه گوناگون، نه تنها قدمي در راستاي اجراي آنها و تحققبخشي از عدالت و رعايت حقوق و آزاديهاي مشروع زندانيان سياسي برداشته نشده بلكه مستمرا و متداوما در جهت خلاف آن اقدامات بيشمار و هميشگي صورت پذيرفته ااست. متاسفانه چنين فرصتي از ما دريغ شد و نتوانستيم حضورا به روشنگري بپردازيم، از همينرو تصميم گرفتيم از اينت طريق به تنوير اوضاع و طرح شكايات و خواستههاي خويش اقدام نماييم. مبناي حقوقي اين دادخواست موادي از قانون اساسي جمهوري اسلامي، آييننامه سازمان زندانها و نير بخشناتمه حضرتعالي است كه متاسفانه اين مواد يا در مورد زندانيان سياسي رعايت نگرديده و يا اگر رعايت گردد با چندين درجه تخفيف و بهگونهاي بسيار نادر و انگشتشمار ميباشد.اگرچه موارد درخواستي تمامي مطالبات نيست اما اجراي قانون در اين مورد بسياري از مشكلات و دغدغههاي ما را برطرف خواهد نمود.
1ـ عدم رعايت اصل 32 قانون اساسي و اعمال بازداشتهاي طولاني و درازمدت كه برابر اين اصل توجيه قانوني ندارد. در برخي موارد متهم سياسي بهمدت چندينماه و حتي چندسال در وضعيت معلق بازداشت رها شده و پرونده وي مورد رسيدگي قرار نگرفته است.
2ـ نگهداري طولاني مدت در سلولهاي انفرادي بازداشتگاههاي امنيتي و اعمال فشارهاي جسمي و روحي. علاوه بر اينكه در قوانين ايران اعمال هرگونه شكنجهاي صراحتا ممنوع اعلام شده، بايد اين نكته را هم در نظر داشت كه نفس نگهداري طولاني مدت در محيطي منقطع از دنياي بيرون، خود نوعي فشار و شكنجه محسوب ميشود كه ميتواند منجر به اختلالات روحي ـ رواني شديد و غيرقابل جبران بر روان فرد محبوس شده گردد.
3ـ تكثر و تعدد مقامات و نهادهاي تصميمگيرنده براي زندانيان سياسي و بهعبارتي محدود شدن اختيارات مقام قضايي از سوي نهادهاي امنيتي در امور مربوط به زنداني كه برخلاف نص صريح اصل 156 قانون اساسي ميباشد. اعمال نفوذ مراكز خارج از قوه قاضييه به اندازهاي است كه در بيشتر پروندههاي سياسي كردستان تكليف حكم از قبل معلوم شده و با جزييات كامل به قاضي مربوطه شفاها يا كتبا ديكته ميشود، بهنحوي كه در گردش كار بازپرسان امنيتي حتي مكان و نحوه نگهداري متهم نيز معين ميگردد.
4ـ بهكارگيري قضات كمتجربه وكمدانش در دادگاههاي انقلاب و عمومي و سپردن پروندههاي حساس به آنان . گاها مشاهده ميشود برخي از قضات يا مقامات قضايي داراي خاطرات شخصي و خانوادگي ناخوشايندي از منطقه كردستان ميباشند كه همين امر استقلال آنان را مخدوش نموده تا در نهايت شاهد رگههاي مشخصي از انتقامگيري در آراي صادره اينگونه قضات باشيم.در نظر بگيريدقاضي داراي سوءذهنيت را كه به قضاوت ارزشي و نامتعارف دستزده وخودآگاه يا ناخودآگاه مسائل غيرمرتبطي را در روند دادرسي و تصميمگيري خويش دخالت ميدهد و آنگاه خود تصور بنماييد چه ملغمهاي ايجاد خواهد شد .
5ـ صدور حكم محكوميت زندانيان سياسي به تحمل حداكثر و اشد مجازات مقرر در قانون در اغلب موارد بدون آنكه موجبي وجود داشته باشد. در اين حوزه وضعيت بهگونهاي است كه دادستان، معاون دادگاه انقلاب دادستان و قضات محاكم قضايي كردستان طي يكي دوسال اخير در اقداماتي بينظير و عجيب اقدام لهصدور كيفرخواستهاي «محارب»و«مفسدفيالارض» بيشمار نمودهاند كه اصولاو بهلحاظ مستندات قانوني غيرقابل اثبات ميباشند. چنين مينمايد كه بر سر « محارب تراشي» و صدور احكام نامتعارفي چون اعدام يا حبسهاي طويلالمدت همراه با تبعيد، مسابقهاي در بين آنان درگرفته و هركس سعي در پيروزي خود در اين مسابقه دارد! شائبهها و شايعاتي جدي در جريان است كه ظاهرا آنان درصددند از اين رهگذر به ارتقاي شغلي و تقويت منزلت سياسي خويش بپردازند و برخلاف سوگندي كه خوردهاند عدالت را فداي اهداف شخصي و گروهي خويش كردهاند.
6ـ عدم اعطاي آزادي مشروط و عفو موردي براي كساني كه سابقه ندارند.هرچند در مواردي انگشتشمار اين تسهيلات اعمال شده است اما غالبا هرگونه تخفيف در مجازات حتي در موارد بسيار رايج قانوني همچون موارد فوق، براي زندانيان سياسي از اساس ممنوع ميباشد.
7ـ عدم اعطاي مرخصي برابر مواد 213 تا 229 آييننامه سازمان زندانها و اقدامات تاميني و تربيتي كشور وبخشنامه حضرتعالي و نيزعدم صدور اجازه اشتغال بهكار.اگر در مواردي هم اين تسهيلات رعايت گرديدهاند بهگونهاي موردي و تبعيضآميز بوده است، مخصوصا دادستاني و شخص دادستان سنندج كه حتي به پيشنهادات شوراي زندان مركزي سنندج وقعي نمينهد.
8ـ احتراز از صدور مجوزهاي ضروري جهت مداواي زندانيان سياسي جهت اعزام به مراكز پزشكيدرماني خارج از زندان حتي در موارد ضروري.
9ـ عدم صدور اجازه انتقال به زندان شهرهاي محل سكونت خاندواده كه به تبع آن مشكلات مادي و معنوي فراواني براي خانواده زندانيان سياسي بهوجود ميآيد.
10ـ ممنوعيت تعيين و حضور وكيل مدافع قانوني در مراحل اوليه بازجويي و تحقيق در دادسرا برخلاف قوانين مربوطه.
11ـ و چندين و چند مورد ديگر.
همچنان كه در ابتدا گفته شد اين تنها بخشي از مشكلات عديده و پايانناپذيري است كه زندانيان سياسي كردستان با آنها دست و پنجه نرم ميكنند. ما امضاكنندگان ايننامه، بهعنوان بخشي از زندانيان سياسي زندان مركزي سنندج،نه تنها از سوي خود بلكه به نمايندگي از ديگر زندانيان سياسي كردستان ـ كه ناگفته پيداست بسياري از آنان به سبب هراس از عواقب قابل پيشبيني امضاي چنين دادخواستي و با در نظرگرفتن شرايط ويژه خود و عليرغم ميل باطني قادر به امضاي اين نامه نيستندـ تقاضامنديم با پيگيري مجدانهع ، واقعبينانه و متناسب از تضييع هرچه بيشتر حقوق قانوني و حقه ما و پايمال شدن عدالت جلوگيري نماييد. واضح و مبرهن است كه قوه قضاييه قوهاي است مستقل كه بايد پشتيبان حقوق فردي و اجتماعي و مسئول تحققبخشيدن به عدالت باشد، پس شايسته است مقرر فرماييد حقوق ما زندانيان سياسي كردستان بهنحو مطلوب و آنگونه كه در قوانين ذكر شده رعايت گردد.در ضمن لازم است در راستاي رفع كامل نواقص موجود و پيشگيري از تكرار مجدد بيعدالتيهاي وسيع موجود در اين عرصه و نيزبرخورد با مسئولين و عوامل دولتي ناقض قوانين، مكانيسمي علمي و مبتني بر احترام به حقوق مساوي شهروندان طراحي و اجرا گردد.
با تقديم احترامات بيپايان
جمعي از زندانيان سياسي زندان مركزي سنندج :سهراب جلالي، عدنان حسنپور، ياسرگلي، حبيب لطيفي ، ساسان بابايي، طه احمدي، فردين مرادي، جهاندار محمدي، امين خاتمپناه، امير سورسوري، سعيد سنگر، كاوه طهماسبي، محمدياراحمدي
رونوشت:
ـ دفتر رهبري
ـ نهاد رياست جمهوري
ـ وزارت اطلاعات
ـ مجلسشوراي اسلامي
ـ انجمن دفاع از حقوق زندانيان