بيشترين شعار امشب اين است : دانشجو مي ميرد ذلت نمي پذيرد
يار دبستاني در تمام امير آباد طنين انداز است
تجمع شب سوم در ساعت 7:30 دقيقه بعد از ظهر از جلوي محوطه انبار و ساختمان 19 با حضور نزديك به 400 نفر از دانشجويان آغاز گشت . دانشجويان با جمع شدن در جلوي ساختمان 19 شروع به خواندن يار دبستاني كردند و سپس با ورود به ساختمان 19 به خواندن يار دبستاني و شعار دانشجوي باغيرت حمايت حمايت پرداختند . پس از خروج از ساختمان 19 جمعيت با گردش در ميان ساختمان هاي 21 و ديگر ساختمان ها و با خواندن سرود يار دبستاني و دانشجوي با غيرت به گرد آوري دانشجويان پرداختند . پس از گردش در محوطه ي كوي نزديك به 600 نفر از دانشجويان با ورود به خيابان پشت ساختمان 20 كوي به سمت درب پائين كوي كه معروف به درب بازارچه ، درب درمانگاه و درب فني است حركت كردند .
دليل اين نامگذاري بدين دليل است كه از كنار ساختمان 20 كه رد مي شوي به يك درب كوچك مي رسي كه در كنار ان كيوسك نگهباني است . بعد از عبور از ميان اين در وارد محوطه اي مي شوي كه در سمت راست ان درمانگاه است و در كنار ان بازارچه اي كوچك قرار دارد و سپس براي خارج شدن از كوي به درب بزرگتري مي رسي كه بعد از خروج از آن به جلوي درب اصلي دانشكده فني بالا مي رسي .
دانشجويان در ساعت 9:15 دقيقه به درب كوچك نگهباني مي رسند كه بسته است و با شكستن آن وارد محوطه بازارچه مي شوند . و پشت درب بزرگتر كه محل ورود به خيابان امير آباد است و دانشكده فني است و آن هم اينك بسته است تجمع مي كنند .
يك افسر نيروي انتظامي مي كوشد تا دانشجويان را به آرامش دعوت كند و از آنها مي خواهد كه به داخل اتاق هاي خود بازگردند . – گاهي با خودم فكر مي كنم كه كاش اين متصديان نظم در جامعه محض رضاي خدا حداقل يك كتاب روانشناسي توده هاي گوستاولوبون را بخوانند . افسر ظاهرا با اين كار خود دارد مهر و عطوفت خود را به رخ دانشجويان مكي كشد و مثلا مي خواهد با آنان اتمام حجت كتد ولي خيلي ساده است اين كار تنها انبوه خلق را آشفته تر مي سازد _ جواب دانشجويان مسلما بازگشت نخواهد بود آنان شعار مي دهند : مزدور برو گمشو و دانشجو مي ميرد ذلت نمي پذيرد . شعاري كه در اين شب به مطرح ترين شعار معترضين تبديل مي شود .
درگيري بين گارد ضد شورش كه تمام محوطه ي خيابان امير آباد از اتوبان جلال تا انتهاي خيابان 16 ( انتهاي دانشكده تربيت بدني و انتهاي كوي پسران پزشكي ) را پر كرده است و در كوچه ي پانزدهم هم مستقر شده است از اين لحظه شروع مي شود . گارد با رژه رفتن در جلوي دانشجويان معترض به قدرت نمايي براي آنان مي پردازد تا شايد در دل آنان ترس ايجاد كند غافل از اينكه با اين كار تنها دانشجويان معترض را جري تر مي كند . دانشجويان شروع به سنگ پراكني به سمت گارد مي كنند كه البته هيچ آسيبي هم به گارد تا دندان مسلح و آموزش ديده نمي زند چرا كه اين گارد از نعمتي برخوردار است كه دانشجويان فاقد آن هستند يعني سپر ولي در مقابل گارد ضد شورش هم هر از چندگاهي سنگ ها را به طرف دانشجويان بي سپر بر مي گرداند .
درب بزرگتر توسط دانشجويان باز مي شود . از اين لحظه دانشجويان در دودلي ورود به خيابان امير آباد و يا ماندن در كوي بسر مي برند ولي گارد هر از چند گاهي حمله اي را به سمت كوي تدارك مي بيند كه با عقب نشيني دانشجويان به جاي خود باز مي گردد ولي اين همه ي ماجرا نيست ...
در آرزوي ورود به كوي بعد از 8 سال
18 زخمي و حداقل 3 بازداشتي
در يكي از اين تعقيب و گريز ها به داخل كوي دانشجويان به دنبال گاردي كه در حال بازگشت به سر جاي خود است حركت مي كنند . غافل از اينكه گويي گارديان در انتظار اين لحظه هستند . ناگهان گارديان با تغيير جهت سريع خود بدنبال دانشجويان وارد محوطه ي كوي دانشگاه مي شوند در حالي كه به ضرب و شتم دانشجويان مي پردازند و دانشجويان به سرعت عقب نشيني كنند .
ولي ماموران بدنبال آنان وارد كوي مي شوند . گويي سال ها است كه در اين آرزو بسر مي برند . از 18 تير 1378 ، حاصل اين ورود 18 زخمي است . 5 سر شكسته ، 3 دست شكسته و 2 پاي ورم كرده بر اثر اصابت باتوم ، باقي زخم هايي سطحي تر برداشته اند .
گارديان حداقل 15 متر وارد كوي مي شوند و تا محوطه ي ساختمان 20 هم مي آيند . در اين هجوم حداقل 3 نفر از دانشجويان را كه از ديگران عقب افتاده اند ( بعضي مي گويند 5 نفر ) در اين هجوم به عقب كشيده و از كوي خارج مي كنند و به آنها دستبند زده و ... .
دانشجويان زخمي براي مداوا به نمازخانه كوي منتقل مي شوند . در آن سوي ميدان نيز گويي عده اي زخمي شده اند ولي براي آنان آمبولانس آماده است .
هر لحظه بر تعداد معترضين دانشجو افزوده مي شود اكنون دانشجويان حداقل 1200 نفر هستند . دانشجويان عصباني و غافلگير شده در يك اقدام واكنشي نگهباني كوي را به آتش مي كشند . - البته دانشجويان اين عمل را از خود سلب كرده و آن را به گارد منتسب مي كنند . –
بعد از اين دانشجويان به پشت نرده هاي كوي رفته و آنجا پناه مي گيرند . گارد نيز در جاي خود مستقر مي شود . البته گارديان كه گويي از لذت ورود به كوي مدهوش هستند هر از چندي تمايل خود را براي ورود مجدد به كوي به نمايش مي گذارند ولي هر بار بيش از 1 تا 2 متر وارد ان نمي شوند و هر بار با عقب نشيني دانشجويان به جاي خود بازمي گردند .
هر كدام از دانشجويان در پي پيدا كردن هويت دستگير شدگان هم اتاقي هاي خود را مي جويد ولي هنوز هيچ اسمي به ما اعلام نشده است .
نبرد بي هدف و بي سرانجام
سنگ اندازي ها ادامه دارد ، اين بار دانشجويان سپري هرچند كوچك يافته اند : نرده هاي خوابگاه پسران دانشگاه تهران ( كوي پسران ) جايي كه سال هاست نقاط عطف جنبش دانشجويي را - تير 1378 خرداد 1382 خرداد 1384 و اينك بهمن 1386- براي خود در يادها دارد و عموما دانشگاه تهران با كوي خود شناخته مي شود .
اتفاقي مي افتد كه مسلما هيچ كس تاييدش نمي كند از بالاي ساختمان 20 كوكتل مولوتف به سمت خيابان امير آباد انداخته مي شود . هيچ كس مسبب اين كار را نديده است . – خبرگزاري هاي رسمي گزارش داده اند كه اين كوكتل مولوتف بر سر سرباز بي دفاع نيروي انتظامي فرود آمده است خدا كند كه از آن شايعه هاي هميشگي باشد . -
باقي شب تنها شاهد درگيري هاي پراكنده است . گارديها گاهي هو مي كشند . دانشجويان گاهي سنگ مي اندازند . افسري گاهي فحشي مي دهد و دانشجويان گاهي جوابي مي دهند .
عده اي هنوز بدنبال هم اتاقي هاي خود مي گردند . عده اي از درد ناله مي كنند . وسايل بهداشتي براي درمان مجروحين در دسترس نيست . سرما بيداد ميكند
هوا بس ناجوانمردانه سرد و سوزان است
اگر دست نيازي سوي كس يازي
به اكراه آورد دست از بغل بيرون
كه سرما سخت سوزان است
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر