شنبه، آبان ۱۹، ۱۳۸۶

جديدترين مطالب: من چهار بار فروخته شدم

من چهار بار فروخته شدم

بینظیر ۳۱ ساله میگوید وقتی که ۱۲ سال داشته است او را به ازدواج مردی ۲۴ ساله از شینوار در شرق افغانستان درآورده اند. بینظیر چهاربار توسط شوهرانش فروخته شده است، البته رسم فروش زنان به شکل صوری زشت شمرده شده و نفی میشود. او تجربه شگفت آورش را برای (IRIN) بازگو میکند ..


من بیش از نه سال با شوهر اولم زندگی کردم و از او چهار فرزند داشتم که او تصمیم گرفت مرا به مردی از قابلی ها (قبیله ای که در مرز پاکستان زندگی میکنند) بفروشد. شوهر جدیدم یک زمیندار بود که از طریق مزارعه اش امرار معاش میکرد. نمیدانم با چه قیمتی به او فروخته شده بودم. در آنزمان من به مدت طولانی مریض بودم و شوهرم همیشه از اینکه من زشت بوده و جذاب نیستم شکایت میکرد.
از آنجائیکه من نمیخواستم دختر دوساله ام را از خودم جدا کنم او دخترم را نیز به همراه من که دو ماهه نیز حامله بودم فروخت. ما به مردی فروخته شدیم به نام ضیاالله. شوهر سومم مردی بود عصبی و همیشه من و زنان دیگرش و حتی بچه هایش را کتک میزد. او از طریق فروش انسانها به کشورهای عربی امرار معاش میکرد.
چهار ماه پس از آنکه من به خانه ضیاالله آمدم دخترم گم شد. او را از من ربودند. به همین خاطر من تمام مدت گریه میکردم. یک روز شوهرم به من گفت که از دست ناله های دائمی و صورت کریه من خسته شده و میخواهد مرا به مرد دیگری بفروشد. اما من نمیخواستم آن خانه را ترک کنم، چرا که فکر میکردم روزی دختر کوچکم آن خانه را پیدا خواهد کرد و نزد من خواهد برگشت.

ضیاالله مرا به به مردی به نام حاج امان فروخت. او مرد متمولی از نواحی مومنددره بود که هم از زمینداری و هم از طریق وارد کردن مصالح ساختمانی از شهرهای مختلف پاکستان کسب درآمد میکرد. علت اینکه او مرا خرید این بود که میخواست فرزند پسر داشته باشد، چرا که وی از همسر اولش پسردار نشده بود. او با من مهربان بود. پس از مدتی من پسرم نورالله را زایدم. این موضوع مرا خیلی خوشحال کرد، همینطور حاج امان از داشتن فرزند پسر شاد بود. او بیشتر از این مسئله مسرور بود که من زنی هستم که برای او فرزند پسر می زاید.
نه ماه بعد من دختری زایدم که پانزده روز بیشتر زنده نماند. ترسیده بودم، از خدا میخواستم که به من یک پسر اهدا کند تا حاج امین را خشنود سازم.

اما بار دیگر من صاحب دختری شدم و حاج امین او را بس بی بی ( به معنی دختر دیگر بس) نامگذاری کرد. نمیدانم که بر حاجی امان چه گذشت که بعد از اینکه سومین دختر را هم زاییدم، فوق العاده عصبانی شد و فکر کرد من عیبی دارم به همین خاطر با دختر جوانی ازدواج کرد و چهارصدهزار روپیه پاکستان ( تقریباً ٦٥٠٠ دلار) مهریه پرداخت. حاج امین میگفت اگرلازم باشد چهل بار ازدواج خواهد کرد تا صاحب پسر شود.
خدا سه دختر دیگر به من داد و حالا شش دختر از حاج امین داشتم. حاج امین زن اولش را خیلی دوست داشت، ولی آن زن با من رفتار خوبی نداشت و مرا باعث و بانی همه مسائل میدانست.
حاج امین مرد خوبی بود و نمیخواست مرا بفروشد. او معتقد بود فروختن زن توسط شوهر عملی شرم آور است، اما همسر اولش میخواست که من از آن خانه بروم. حاج امین مرا طلاق داد و به همراه دو دختر آخری ام به ملایی تحویل داد تا مرا به همسر اولم در شینوار تحویل دهد. آن ملا آدم ریاکار و سالوسی بود. او مرا به دلالی که زنان را خرید و فروش میکرد فروخت. آن دلال مرا چند هفته ای با چهار زن دیگر نگه داشت. یک شب او ما را به دهی برد. درآنجا مردان زیادی در باغی جمع شده بودند. ما همگی برقع برسر داشتیم و به ما گفته شده بود که نباید صدایی از ما شنیده شود.

در آخر از عجایب روزگار شوهر اولم بدون اینکه خبر داشته باشد، من و دخترهایم را خرید. بعد از اینکه او مرا به خانه اش برد و چهره مرا دید تعجب کرد. او گفت که شصت هزار افغان (نزدیک ١٢٠٠ دلار) برای من پرداخت کرده تا مرا که سالهای پیش خیلی ارزانتر فروخته بوده است، دوباره بخرد.

من در مجموع یازده بار بچه بدنیا آورده ام اما هنوز دلتگ آن دخترم هستم که در خانه ضیاالله از من دزدیده شد.
اسامی قید شده در این گزارش همه مستعار هستند.
منبع گزارش: http://www.irinnews.org/Report.aspx?ReportId=73954
مترجم: منیره کاظمی

Bookmark and Share

چهارشنبه، آبان ۱۶، ۱۳۸۶

BBCPersian.com

فلاحیان و محسن رضائی تحت تعقیب بین المللی

محسن رضائی و علی فلاحيان
محسن رضائی و علی فلاحيان در زمان انفجار در آرژانتين فرمانده سپاه پاسداران و وزير اطلاعات ايران بودند
مجمع عمومی پلیس بین الملل (اینترپل) با اکثریت آرا با صدور حکم جلب بین المللی برای سه مقام و دو دیپلمات سابق ایران موافقت کرد.

بنابر تصمیم مجمع، برای علی فلاحیان، وزیر پیشین اطلاعات، محسن رضائی، فرمانده پیشین سپاه پاسداران، احمد وحیدی، فرمانده پیشین نیروی قدس سپاه پاسداران، محسن ربانی، رایزن فرهنگی پیشین سفارت ایران در آرژانتین و احمدرضا اصغری، دبیر سوم اين سفارتخانه اخطاریه سرخ صادر می شود که پلیس هر یک از 186 کشور عضو اینترپل می تواند بر اساس آن، دست به بازداشت این افراد و تحویل آنها به آرژانتین بزند که درخواست بازداشت آنان را کرده است.

از 146 دولت عضو اینترپل که در مجمع عمومی شرکت داشتند، 78 دولت علیه ایران، چهارده دولت به نفع ایران و 26 دولت رأی ممتنع دادند.

تصميم به صدور این اخطاریه ها پانزدهم مارس (24 اسفند) گذشته در هیئت مدیره پلیس بین الملل گرفته شد اما با اعتراض ایران، تصمیم گیری نهائی به مجمع عمومی سالیانه اینترپل موکول شد که در حال حاضر در کشور مراکش برقرار است.

علاوه بر پنج ایرانی، برای عماد مغنیه که شهروند لبنان و به اتهام شرکت در چندین مورد عملیات بمبگذاری تحت تعقیب و مجهول المکان است، در ارتباط با همین پرونده اخطاریه سرخ صادر شده است.

تصميم پلیس بین الملل بر اساس حکم جلبی اتخاد شده که دادگاه فدرال آرژانتین برای اين مقامات و دیپلماتهای پیشین ایرانی صادر و آنان را متهم کرده که بمبگذاری در ساختمان انجمن همياری آرژانتين و اسرائيل در بوئنوس آيرس را طراحی و از طريق اعضای گروه شيعی حزب الله لبنان به انجام رسانده اند.

طی اين بمبگذاری که هيجدهم ‬ژوئیه ‪ ۲۷) ۱۹۹۴‬تیر 1373) رخ داد 85 نفر جان باختند و بيش از دويست نفر مجروح شدند.

پرونده بمبگذاری در ساختمان هفت طبقه انجمن همياری اسرائيل و آرژانتين (آميا) يک بار به صدور حکم جلب برای مقامات ايرانی انجاميد اما پس از آنکه قاضی رسيدگی کننده به پرونده به تخلفات متعددی متهم شد و ترديدهايی در مورد صحت مدارک مطرح گرديد، پرونده بسته شد.

اين پرونده پس از مدتی بار ديگر گشوده شد و به جايی رسيد که دادستان کل آرژانتين حتی اکبر هاشمی رفسنجانی و علی اکبر ولايتی را نيز که هنگام وقوع حادثه، رئيس جمهور و وزير امورخارجه ايران بودند در طرحريزی بمبگذاری در بوئنوس آيرس دخيل دانست و برايشان حکم جلب صادر کرد.

اما پليس بين الملل با صدور اخطاريه برای آقای هاشمی رفسنجانی و آقای ولايتی و همچنين هادی سليمانپور که در زمان حادثه سفير ايران در آرژانتين بود موافقت نکرده است.

Bookmark and Share