یکشنبه، مرداد ۲۱، ۱۳۸۶

خبرگزاری جبهه ملی ایران - J M I N e w s . c o m

خبرگزاری جبهه ملی ایران - J M I N e w s . c o m: اينک فرزندان آزاديخواه ما ايرانيان در سلولهاي انفرادي تحت فشار و شکنجه قرار دارند تا به جرم ناکرده اعتراف نمايند. سلول انفرادي به گور مي ماند. در ته تاريکي و تنهايي خود رها مي شوي. تو را از آنچه نشاني از زندگي و سرزندگي است مي گسلند. نه کتابي در کار است، نه روزنامه اي، نه راديو و تلويزيوني. نه مي تواني روي عزيزت را ببيني تا زخم روح مجروحت را به مرهم حضورش آرامش دهي، و نه حتّي مي تواني صدايش را ولو براي لحظه اي از وراي سيم تلفن بشنوي، مبادا که روح لگدمال شده ات در گرماي مهر سلام آشنايي براي لحظه اي از وحشت سياه غربت تنهايي زندان بياسايد. حتّي ديدار با وکيل را هم از تو دريغ مي دارند مبادا توّهم عدالت ولو براي لحظه اي خيال تو را خوش بدارد. تنها رهايت مي کنند اما براي آنکه مبادا آرامش تنهايي نصيبت شود دست بسته و بي پناه به چنگال بازجويان تند خو و درشت گو مي سپارندت. بازجو بر جسم و جان تو قدرتي خداگونه مي يابد، و از هر وسيله غيراخلاقي و فشار غيرانساني بهره مي جويد تا تو را درهم بشکند، و کرامت انساني تو را ويران کند. تو را ساعتهاي متمادي بي خواب نگه مي دارد، به زبان تهديد و تحقير با تو سخن مي گويد، به تو اتهامهاي ناروا نسبت مي دهد، تو را به براندازي نظام سياسي يا به کارهاي دون شأن و خلاف اخلاق متهم مي کند، و از تو مي خواهد که خود موارد اتهام خود را بيافريني و زحمت پرونده سازي را خود بر دوش بگيري. براستي چند تن از ما مي تواند چنين شرايط غيرانساني و ويرانگري را تاب بياورد؟ آيا تاکنون هيچ يک از ما را با چشم بند همچون حيواني که به مسلخ مي برند بر روي زمين کشانيده اند، و در حالي که مشت و لگد بر سر و رويمان مي بارد، روحمان را زير رگبار سخنان ناسزا و شرم آور تحقير و لگدمال کرده اند؟ هيچ مي دانيم روح بلند و شکننده انساني که به جرم حق خواهي و حق گويي لگدکوب تحقير رجاله هاي حقير مي شود و دهانش فقط به فرياد زيرآب گشوده مي شود چه رنجي را از سر مي گذراند؟ تجربه به ما آموخته است که سگهاي درنده آستان "سلطان" به کمتر از ويراني روح و شخصيت و کرامت اين جوانان حق جو و حق گو رضايت نخواهند داد. اين جوانان نازنين براي احقاق حق و کرامت من و تو، براي سربلندي و عزّت فرزندان من و تو، براي آزادي و عدالت در سرزمين من و تو بانگ و خروش برآوردند. آنها را در زندان اهرمن رها شده و بي پناه نپسنديم.
Bookmark and Share

هیچ نظری موجود نیست: